روایت هفته
عجایب چیزکی

راه راه:

شنبه
عجایب چیزکی!
ترافیکش کک تنبانمان شد
موزاییکش بلای جانمان شد
برای هر وجب دادم اجاره
عجایب چیزکی تهرانمان شد

صامره حبیبی
—–
یکشنبه
ارابه‌ی مرگ!
تا ریشه کن است مثل سیلاب و تگرگ
از مردم توی جاده می‌ریزد برگ
آسان شده کار حضرت عزرائیل
با امنیت پراید، ارابه‌ی مرگ
عالیه رجبی
—-
دوشنبه
حساب‌ کتاب وزارت‌خانه‌ای!
از این جیبش به آن جیبش روان کرد
به هر صورت بگویی امتحان کرد
چه راحت پول بیت المال را برد
تو گویی آب خوردن نوش جان کرد
صامره حبیبی
—–

سه شنبه
موزاییک فروشی!
دی دستفروش باکلاسی گفتش
ای مرد بخر هرآنچه دیدی مفتش
مستاجر چند قطعه موزاییکم
کشته‌ست مرا اجاره‌ی هنگفتش
عالیه رجبی
—–
چهارشنبه
گاندو
گفتند که جاسوس و کماندو دارد
گویا ضرری برای آن دو دارد
چیزی که در آستینشان جا رفته
چوبی‌ست که مجموعه‌ی گاندو دارد
عالیه رجبی
—-

پنجشنبه
آرامش سعودیانه!
ما توی حج حرف سیاسی را حرامیدیم
اینگونه حجت را در آرامش تمامیدیم
مثل همان آرامشی که در منا با آن
درجا حیات حاجیان را اختتامیدیم
زاهده شاد

ثبت ديدگاه