عزای انگلیس

برای مرگ یک جاسوس مشهور

که ام آی سیکس را بوده است مامور

که چون مرده جبینش بود ممهور

و شد اعدام و  با سر رفت در گور

 

گرفته مجلس ترحیم و تدفین

راجای انگلیس این Fox منفور

 

 

برای اکبری مزدور نادان

که داده اطلاعاتی فراوان

به دست دشمنان خاک ایران

عزادار است و گشته بس پریشان

 

سرور و بزم‌شان ایضاً به هم خورد

پس از اعدام آن جاسوس مزدور

 

فراخوانده سفیرش را به لندن

برای خر سواری قبل مردن

یکی الان و آن یک گفته بعداً

یکی از فاضلاب آن یک ز معدن

 

خلاصه باز هم رو گشته دستش

که این سان در تکاپو گشته ناجور

 

پس از له گشتن این ظرف رانی

به زیر پای شیران ناگهانی

و بعد از رفتنش بر دار فانی

کک افتاده به تنبان فلانی

 

که فکر روزهای بعد از این است

لذا هی می‌زند کنج دلش شور

ثبت ديدگاه