فصلِ برگ ریزان

آی صهیون زمان تاوان است

دیر یا زود فصل طوفان است

 

جمع کن کاسه کوزه ی خود را

ظلم کافی ست،وقتِ پایان است

 

آه مظلوم ها اثر کرده

ای ندایِ همه شهیدان است

 

این ندایِ تمامِ حق جویان 

این ندای بلند ایران است

 

این ندایی که از شنیدن آن

دشمن زشت خو پریشان است

 

از هراسی که در دلش دارد

اینک از سایه اش گریزان است

 

دوستان ،اقتدارِ ما یعنی :

آنچه این روزها نمایان است

 

این طرف؛ گرمِ زندگی هستیم

آن طرف؛ فصلِ برگ ریزان است

 

شاهدی بر شکوهِ قدرتِ ما

حالِ صهیونِ منگِ لرزان است

 

وه که بسیار دیدنی باشد

حال آن روز که پشیمان است

 

گرچه دیگر در آن نباشد سود

شده صهیون به طور کُل ،نابود

ثبت ديدگاه