همراه با رونمایی «زمستان یورت» کارگران معدن؛
مراسم ترحیم برجام در پنجمین محفل نطنز

راه راه: به گزارش باشگاه طنز و کاریکاتور انقلاب اسلامی، پنجمین شب طنز انقلاب اسلامی با عنوان «نطنز»، دوشنبه، ۲۰ فروردین ماه همزمان با روز فناوری هسته ای در محل تالار اجتماعات حسینیه هنر تهران با حضور علاقه مندان به عرصه طنز و کمدی و با اجرای برنامه‌هایی نظیر شعرخوانی طنز، استندآپ کمدی، ترانه خوانی طنز، کلیپ و نمایش طنز در محل فرهنگسرای انقلاب برگزار شد.

 

 

مجری این برنامه همانند برنامه‌های گذشته شب طنز انقلاب اسلامی علی زکریایی بود که سخنش را با زبانی طنز در وصف و حال این روزهای بازار ارز و حمایت از کالای ایرانی آغاز کرد و سپس شعری را از آقای دُرریز خواند:

 

در جدول ارز، نرخ تومان چند است

این لحظه منات ارمنستان چند است

در مصرع قبل پنج و صد بود دلار

ای شیخ بگو دلار الان چند است؟!

 

 

پس از صحبت‌های مجری و اعلام برنامه هایی که قرار است در پنجمین شب طنز انقلاب اجرا شود، نخستین شاعری که چراغ خوانش را روشن کرد، امین شفیعی بود که شعری با عنوان «منطق الگلابی» را خواند که بخشی از این شعر را در ادامه می خوانیم:

 

هفت وادی در مقابل آیدت

تا گلابی نیز حاصل آیدت

وادی اول ز خود وا می رهی

وعده های رنگ رنگی می دهی

وادی دوم روی توی ژنو

قافیه تنگ آیدت گردی کنف!

وادی سوم که جانت در رود

وادی موگرینی و اشتون شود

باید انجا هی بخندی! خز شوی!

بین جمع پنج و یک اچمز شوی

وادی چارم که خیلی لاکچری ست

وادی تضمین امضای کری است

 

 

پس از خوانش شعری در باب برجام، فهیمه انوری دیگر شاعری بود که پشت تریبون قرار گرفت و شعری از اوضاع و احوال کشور پس از برجام خوانش کرد که ابیات پایانی این شعر در ذیل آمده است:

 

چون بنفش و سبز از هر رنگ دیگر بهترند

مُلک ایران، زردی بسیار می‌خواهد چه‌کار؟

زشت و زردنبو و تلخ است و زیادش مسهل است

کیک زرد هسته ای، انبار میخواهد چه‌کار؟

پشت درب مستراحت هم سه تا جاسوس هست

کن موالت را اُپن، دیوار می‌خواهد چه‌کار؟

ایستاندی روی پا، “تاریخ” مادر مرده را

افتخار زورکی، تَکرار می‌خواهد چه‌کار؟

 

 

مهدی کبیری دیگر شاعری بود که از استان قم آمده بود و چندین دو بیتی در نقد واردات بی رویه و حمایت از کالای ایرانی برای مخاطبان خواند که دو شعر از این دو بیتی ها را با هم می‌خوانیم:

 

اجناس بد و خراب وارد کردند

بی قاعده و حساب وارد کردند

بر کارگران عذاب وارد کردند

از ترکیه فاضلاب وارد کردند

در بطری دوغ آب آهک خوردیم

هر شب سر شام سوپ جلبک خوردیم

شد مرغ گران و تخم اردک خوردیم

از دولت خود شبانه پاتک خوردیم

 

 

پس از خوانش سه تن از شعرای حاضر در جلسه رضا عیوضی به پشت تریبون آمد و نثری در باب ماجرای سفر ظریف به آلمان و امتناع شرکت های آلمانی از سوخت رسانی به هواپیمای او خواند.

پس از خواندن نثر طنز، مجری تا آماده شدن قسمت بعدی یک دو بیتی از سرکار خانم ملیحه رجائی در وصف التهابات این روزهای بازار ارز خواند:

 

برجام عزیز هی به خود ترسیده

جوری که دلار هم به او خندیده

دیگر به طویله هم ندارد جایی

از بس همه جا گاو حسن زائیده

 

زندگی مردی در مخروبه نیروگاه نطنز

 

 

قسمت بعدی برنامه اجرای تئاتر طنزی بود که در آن قصه مردی روایت می‌شد که در نیروگاه نطنز که این روزها به مخروبه ای تبدیل شده است زندگی می‌کند.

پس از تئاتر طنز، حجت الاسلام مهدی پیرهادی از اراک برای خوانش شعر پشت تریبون قرار گرفت و شعری در باب برجام و تبعات آن خواند که بخشی از آن را با هم می‌خوانیم:

 

گفت پس کو هسته‌ای گفتیم روحش شاد باد

با بتن پر کرد آن را خنده رویی مغز شاد

گندِ او از ابتدای خنده‌اش معلوم بود

خنده خنده هسته‌ای را بی خرد بر باد داد

 

 

شعر دیگری که حجت الاسلام پیرهادی خواند شعری با عنوان «آخرین اعترافات درویش قاتل» در رابطه با حوادث اخیری که شیاطین دواعش در گلستان هفتم رقم زدند، بود.

کلیپ طنز خلاقانه ای با صدای علی عموکاظمی و امیرحسن محمدپور و با برش‌هایی از فیلم های آژانس شیشه ای ، جدایی نادر از سیمین، ارتفاع پست و یه حبه قند با صداگذاری متنی در رابطه با برجام نیز پخش شد که مورد استقبال و تشویق حاضران قرار گرفت.

 

 

ای صاحب تدبیر و امید ای دل غافل

آقای صفائی دیگر شاعری بود که شعر خود را درباره برجام و خطاب به رئیس جمهور این چنین آغاز کرد:

 

ای صاحب تدبیر و امید ای دل غافل

با آمدنت دولت قبلی شده باطل

گفتی که خیال همه راحت شود از ارز

از طول تو راحت شده این قافیه ول

تا نقد تو آمد به میان آه کشیدی

ای سلبیریتی جان من ای جناب مارپل

با شیوه تلخند خودت طفره نرو باز

کمتر وسط خنده بزن این همه هندل

از ما حصل دولت برجام چه دیدیم

جز کشتی سوراخ فرو رفته در گل

 

 

محمدرضا شکیبائی از نطنز و محمدحسین مهدویان نیز دیگر شاعرانی بودند که شعرهای خود در وصف حمایت از تولید ملی و کالای ایرانی را به مخاطبان تقدیم کردند.

 

استندآپ کمدی در باب عدالت و عدالت خواهی

 

استدآپ کمدی حسین آقائی در باب عدالت و عدالت خواهی و انواع و اقسام عدالت خواهان در ایران دیگر برنامه اجرا شده در پنجمین شب طنز انقلاب بود که با تشویق خود اجرای آقائی را متوقف و رضایت خود از متن و اجرای او را نشان می دادند.

آخرین قسمت از این برنامه پخش مستند زمستان یورت در رابطه با حادثه معدن یورت بود که پیش از پخش مستند عبدالرضا سوسرایی به عنوان نماینده کارگران معدن که در مستند نیز حضور داشت دقایقی به سخنرانی پرداخت.

 

تهدید به اخراج در صورت حضور در مستند زمستان یورت

 

 

عبدالرضا سوسرایی، از فعالان عدالت خواه با بیان این که خوشحالم که هنرمندان جوان انقلابی به مقوله عدالت خواهی ورود کردند، اظهارداشت: ورود نیروهای جوان به این عرصه بارقه های امیدی در دل مردم روشن می کند و امیدواریم این عزیزان بتوانند اهداف انقلاب را که همان آزادی و عدالت است منتشر کنند.

وی با بیان این که حوادث معدن زمستان یورت به روزی بر می گردد که کارگران این معدن به دلیل مشکلاتی که داشتند از جمله ایمنی ضعف معدن، ضعف های مدیریتی و معوقات مالی دست به اعتصاب بزنند، اظهارداشت: کار به جایی رسید که این عزیزان با خانواده‌هایشان در محل فرمانداری شهر تجمع کردند.

سوسرایی با اشاره به شناخت بسیاری از کارگران از گذشته تا به امروز به سبب کار در آموزش و پرورش و شغل معلمی گفت: بسیاری از کارگرانی که در معدن به شهادت رسیدند سنشان زیر ۳۰ سال بود و از شاگردان بنده در گذشته بودند.

وی با بیان این که پس از تجمع نمایندگان کارگران را فراخواندند و آن ها را بازداشت کردند، اظهارداشت: پس از اطالاع از بازداشت این عزیزان ما به فرمانداری رفتیم و از فرماندار خواستیم که اگر حق و حقوق این عزیزان را نمی دهید لا اقل آن ها را بازداشت نکنید و در جواب من گفتند که شما پایتان را از این مسئله کنار بکشید چرا که مسئله امنیتی شده است!؟

این فعال عدالت خواه در ادامه گفت: نگرانی من این است که در سایه و زیرپرچم جمهوری اسلامی چنین ظلمی در حال وقوع است و این ها به اسم دین و اسلام تمام می شود.

وی با اشاره به سخنی از رهبرمعظم انقلاب مبنی بر این که همه ملت ایران باید مطالبه گر باشند، اظهارداشت: متأسفانه برخی از مسئولان مسائل را آن قدر امنیتی کرده اند که کارگر جرأت نمی کند حرف خود را بزند.

سوسرایی در ادامه تصریح کرد: ما در جریان اکران های مستند زمستان یورت می خواستیم یکی از کارگران معدن را برای سخنرانی دعوت کنیم اما هیچ کدام از آن ها حاضر به سخنرانی نشدند؛ چرا که می گفتند ما را شناسایی و اخراج می کنند کما این که در سابق نیز این کار کرده بودند و همین تهدیدها در زمان ساخت مستند نیز بود.

وی در پایان گفت: مستند زمستان یورت گوشه ای از ظلم هایی است که به کارگران مظلوم وارد شده است و زمان اکران بسیاری از مخاطبان بودند که اشکشان جاری بود.

 

ثبت ديدگاه