مردم در مواجهه با خورندگان حق چند دسته‌اند؟
مزاحمم بشی مزاحمت میشم ها!

راه راه: اصولا ایجاد دردسر و مزاحمت خیلی کار ناپسندیه. به عبارت دیگه درواقع نه تنها دردسر درست کردن برای دیگران کار درستی نیست، بلکه دردسر درست کردن برای دیگران هم اصلا کار درستی نیست؛ چه برسه به درست کردن دردسر برای دیگران که اصلا اصلا کار درستی نیست.
البته این که ما خودمون وقتی بچه بودیم میخ رو بصورت عمودی زیر لاستیک ماشین همسایه کار می‌ذاشتیم و تو دلمون فکر می کردیم مین کار گذاشتیم، یا عمدا توپمون رو موقع ناهار مینداختیم تو حیاط همسایه تا به بهانه آوردن توپ از حیاط ببینیم ناهارشون چیه و اونا هم بهمون تعارف بزنن یا ساعت ۳ ظهر می رفتیم رو دکمه زنگ خونه مردم آدامس می چسبوندیم… اینا اسمش بازی گوشی بود. وگرنه کیه که ندونه بچه سالم همینه. اصلا بچه اگر این کارا رو نکنه یعنی مریضه! خوبه بچه همش مثل یه تیکه گوشت یه گوشه بیفته مدام یه گوشی بگیره دستش تق تق زامبی بکشه؟ والا بقرآن… .
داشتم از ایجاد دردسر می گفتم که کار خیلی بدیه. اما خب ما اینو فهمیدیم و فهمیدیم که نباید برای دیگران دردسر ایجاد کنیم. اما اگر کسی برای ما دردسر ایجاد کرد چی؟
خب ببینید، در این موقعیت افراد تقسیم میشن به ۳ دسته. دسته اول خودش ۴گروه داره. گروه دوم خودش تقسیم میشه به ۵بخش که بخش سوم این گروه خودش ۳مدل رو در بر میگیره.
مدل اول اونایی هستن که در برابر دردسری که دیگران براشون ایجاد کردن، کاملا رام و آرام هستن و صبر می کنن. یعنی طرف مثلا ماشینش رو گذاشته جلوی پارکینگ و این بنده خدا هم جلسه داره. ولی صبر می کنه. میشینه جلو در منتظر می‌مونه تا صاحاب ماشین بیاد و ماشین رو جابجا کنه. بعد از اینی هم که صاحاب ماشین اومد، باهاش وارد مذاکره برد-برد میشه و نهایتا همونطور که نمونه‌اش رو قبلا دیدیم، ازش بابت اینکه در ورودی خونه‌شون جلوی محل پارک این بنده خدا واقع شده معذرت می‌خواد.
مدل دوم اون بی اعصابا هستن!
اون داغونا، اون خسته ها، اون عصبیا، اون دنبال بهانه ها. دسته دوم مثل کی؟ مثل همونایی که وقتی می بینن یکی خیلی عادی و بدون جلب توجه تو خیابون تنگ ماشین رو دوبله پارک کرده، سرشونو از شیشه میبرن بیرون و آی فففففف… هوا می خورن! آی هوا می خورن که همه مردم توجهشون جلب هوا خوردن ایشون میشه.
دسته سوم کیان؟ اون عزیزانی که در برابر کسانی که براشون دردسر درست می کنن، اول یه تذکر می دن. خب شاید طرف حواسش نبوده. برای خودتونم پیش میاد.
مثلا وقتی میبینه طرف ماشینشو گذاشته جلو خونه‌ش، دفعه اول یه یادداشت مینویسه میچسبونه رو شیشه طرف که برادر عزیز/خواهر گرامی، خودرو شما مزاحم است اینجا نگذارید.
فرداش یادداشت رو اینطوری تغییر میده، دوست بزرگوار اینجا محل رفت و آمد است ماشین نگذارید.
روز بعد متن یادداشتی که میچسبونه رو شیشه میشه این: … عه… ببخشید این ماشین چرا شیشه نداره! چرا شیشه اش شکسته؟ والا بقرآن. خب ماشین رو جلو پل نذارید دیگه. نمیشه که همیشه مهربان باشیم. گاهی اوقات باید با کسانی که به حقوق مون تجاوز میکنن، نامهربان باشیم و جلوشون در بیاییم. اینم نمونه‌ش رو این روزها تو قضیه نفتکش دیدیم… .

ثبت ديدگاه




عنوان