معرفی کتاب
مقاله بازی
۳:۲۱ ب٫ظ ۰۵-۱۱-۱۳۹۹
راه راه: کتاب «جف شیش» کتابی است حاوی معرفی و نقد بازیهای پیشارایانهای که عمدتا توسط دهه پنجاه، شصت، و کم و بیش هفتادیها بازی میشدهاند.
کتابی بسیار حائز اهمیت و علمی که بدون تفکر عمیق، تحقیقات میدانی بسیار و تجارب طولانی مدت نویسنده، این مهم حاصل نمیشد. شاید بپرسید کدام مهم؟ اگر نپرسیدهاید هم لطفا بپرسید: کدام مهم؟ ممنون که پرسیدید. راستش دقیقا نمیدانم کدام مهم، ولی اینکه در یک کتاب روابط محاسباتی، فیزیکی، هندسی حاکم بر بازیهایی مثل خرپلیس، لیلیلیلی حوضک و… واکاوی شده و از جنبه تاریخی به بازی زو پرداخته شده و از لحاظ ادبی و مفهومی بازی پیپی پینوکیو شکافته شده است، لابد مهم است دیگر! توی مدرسه برای یک ریاضی دهتا زنگ ورزش فدا میشد، اینکه هم ریاضی دارد، هم فیزیک، هم هندسه، هم تاریخ، هم ادبیات، هم بیادبیات! اصلا یک مقاله کامل است.
کتاب بازیها را به دو دسته کلی «بازیهای میدانی» و «بازیهای دورهمی» تقسیم کرده و بسیار موشکافانه هر بازی را تشریح کرده و آنقدر قشنگ ادای مقالات علمی را درآورده که اگر در دانشگاه رشته بازیشناسی گرایش بازیهای پیشارایانهای میخوانید، قطعا میتوانید برای پایاننامهتان از این رفرنس علمی هم کمک بگیرید!
محقق کتاب سید محمد صاحبی است و این مقاله علمی ۹۶ صفحهای را با کمک انتشارات فوق علمی و پژوهشی «قاف» به انتشار رسانده است. کل مقاله را در عرض چند ساعت میشود خواند و کلی خندید.
بخشی از مبحث مهم بازی لیلیلیلی حوضک:
چه کسی گنجشک را خورد؟
فرض کنیم در حالتی هستیم که یک نوه و یک مادربزرگ داریم. مادربزرگ یکی از دستهای نوه را در حالتی که کف دست به سمت بالا باشد در اختیار گرفته و با انگشت اشاره شروع به کشیدن دایرهای در جهت حرکت عقربههای ساعت میکند و همزمان شعر زیر را بر زبان جاری میسازد:
لی لی لی لی حوضک
گنگیشکه اومد آب بخوره
افتاد تو حوضک
[دقت داشته باشید که تلفظ صحیح واژه گنجشک در این شعر، دقیقا به همین شکلی است که در متن شعر آمده است و اگر غیر از این تلفظ شود، از فرم و محتوای حقیقی خود فاصله گرفته و ممکن است معانی غیر مرتبطی از آن برداشت شود که با اهداف اولیه بازی مغایر است.]
بعد از این مرحله، مادربزرگ انگشتهای نوه را، از انگشت کوچک، یک به یک به جز انگشت شست، داخل کف دست نوه جمع کرده و همزمان با جمع کردن هریک از انگشتان، عبارات زیر را ادا میکند:
این درش آورد —> انگشت کوچک
این شستش —> انگشت حلقه
این پختش —> انگشت میانی
این خوردش؟ —> انگشت اشاره
همانطور که از نشانهها پیداست، تمامی عبارات لحن خبری دارند، به جز عبارت آخر که با لحنی سؤالی پرسیده می شود و بعد از پرسیدن، مادربزرگ منتظر میشود تا نوه پاسخ را بگوید، که در اکثر موارد نوهها با دهانی باز و نگاهی مانند بز، فقط منتظر هستند تا ببینند مادربزرگ خودش چه جوابی به این پرسش خواهد داد، چرا که کل مسئله از ابتدا برایشان روشن نیست. آنها درواقع هیچگونه مفهومی از شعر اولیه و رفتارهای خشونتآمیزی که در ادامه از سوی هریک از انگشتانی که در طول بازی به هر کدام شخصیتی نسبت داده شده و مسئولیتی در قبال گنجشگ بینوا به آنان واگذار شده، در جریان است، دریافت نکردهاند. به ویژه این که با تلفظ «گنجشک» به شکل «گنگیش»، مقادیر زیادی به درجه مظلومیت پرنده مظلوم مذکور اضافه میگردد و احتمالا تنها سؤال مهمی که در ذهن نوه ایجاد میشود جز این نمیتواند باشد که:
«چرا؟ واقعا چرا؟»
کتاب خوب و «خنده داریه»
فقط اینکه میشه توی اتوبوس خوند و آدم یادش بره ایستگاه پیاده بشه بده
حتی اگه از نگاه مردم که فکر می کنن دیوونه ای هم بگذری :/