یادداشت
موضوعات تکراری، شوخیهای تکراری و خلّاقیتی که نیست
۱۲:۱۲ ب٫ظ ۱۸-۱۰-۱۴۰۰
از زمانی که استندآپکمدی در ایران شناخته شد (که البته خیلی هم زمان دوری نیست)، افراد زیادی جذب این مدل از اجرا شدند و سعی کردند توانایی خود را در این زمینه امتحان کنند. این موضوع بهقدری فراگیر شد که مسابقات و جشنوارههای مختلفی برای شناسایی افراد توانمند در این زمینه بهراه افتاد، چه در سطحی مانند جشنوارههای دانشجویی و چه در سطح یک مسابقهی حرفهای تلویزیونی. برای مثال مسابقهی زمانی برای خندیدن که حتّی قبل از خنداننده شو تولید شد و با داوری هنرمندان مطرح به روی آنتن شبکه ۳ رفت. البته این برنامه خروجی قابل توجّهی نداشت و حتّی نفرات برتر آن نیز توفیقی در شناختهشدن بهعنوان یه کمدین حرفهای نداشتند.
اما مهمترین برنامهای که به استعدادیابی در زمینهی استندآپکمدی پرداخت، خندوانه بود که بهنوعی معرّف این سبک از اجرا در ایران بود. خندوانه از سال ۹۶ تا الآن سه دوره استعدادیابی تحت عنوان خندانده شو برگزار کرده است و در هر دوره نیز با استقبال مخاطبان روبهرو شد. خنداننده شو از جهات مختلفی یک سروگردن بالاتر از تمام مسابقات و برنامههایی است که تا الآن به استندآپکمدی پرداختهاند؛ چه از نظر سطح اجرای شرکتکنندگان، چه از نظر خروجی این مسابقه که کمدینهای جوان و مستعدّی به این حوزه معرّفی کرد، و چه از نظر استقبال مخاطبین.
این روزها نیز فصل سوّم خنداننده شو در حال برگزاری است و تا الآن مرحلهی اول این مسابقه بهپایان رسیده است. تفاوت اصلی این فصل با دو فصل قبلی، ساختار برگزاری مسابقه است. در دو فصل قبلی شرکتکنندگان در قالب ۴ تیم با یکدیگر به رقابت میپرداختند و مربّیگری این چهار تیم بر عهدهی هنرمندان مطرحی همچون رامبد جوان، اشکان خطیبی، فرهاد آئیش و… بود؛ نفرات برتر این مسابقات نیز تماماً با رأی مردمی انتخاب میشدند و داوری به معنای مرسوم آن وجود نداشت.
در فصل سوم اما یک هیأت داوران مستقل متشکّل از رامبد جوان، حسن معجونی و امیرمهدی ژوله وجود دارد که این هیأت داوران ارتباطی با شرکتکنندگان ندارند و در هر قسمت دارای حقّ رأی برای انتخاب یک برنده و یک بازنده هستند. البته باقی شرکتکنندگان برای صعود یا حذف در معرض رأی مردم قرار میگیرند. لذا از این جنبه میتوان گفت خنداننده شو نسبت به دو سری قبل حرفهایتر شده است. چرا که عدم ارتباط شخصی بین داوران و شرکتکنندگان، باعث میشود داوران در بیان نظرات و آراء خود ملاحظات و احساسات را کنار بگذارند و با جدّیت بیشتری به نقد اجرای شرکتکنندگان بپردازند. همچنین قراردادن رأی داوران حرفهای برای انتخاب یک برنده و بازنده در کنار رأی مردمی انتخاب افراد برتر را عادلانهتر میکند و از بروز نتایج احساسی و غیرمنصفانه که مشابه آن در فصلهای قبلی رخ داد، جلوگیری مینماید.
اما اگر بخواهیم از جنبهی محتوایی، این فصل را بررسی کنیم، میبینیم که این سری نسبت به فصلهای قبلی، نه تنها پیشرفتی نداشته، بلکه کیفیت اجراها افت نیز داشته است. شاید یکی از دلایل آن نبودن مربّیهای با تجربهتر در کنار شرکتکنندگان باشد. مربّیهای این دوره همان نفرات برتر دورههای قبل هستند که هرچند در این سالها تجربههای خوبی کسب کردهاند، امّا برای آموزش و هدایت شرکتکنندهها شاید هنوز خیلی تازهکار باشند. از سوی دیگر سوژهها و موضوعاتی که شرکتکنندهها برای این فصل انتخاب کردهاند بهقدری تکراری و دمدستی بود که بارها و بارها مورد تذکّر داورها قرارگرفت.
در این سری هم شرکتکنندگان سراغ سوژههایی مانند شوخی با پدر و مادرها و اعضای خانواده رفتند. در اجرای شرکتکنندگان هیچ ردّپایی از جامعهی امروزی با ویژگیها، دغدغه ها، مشکلاتش و… نیست. گویی کمدین در یک فضای بسته و دور از جامعه زندگی میکند. در استندآپهای این دوره نیز هیچ حرف مهمّی برای گفتن وجود ندارد، هیچ دغدغهای پشت ایدهی اصلی اجرا نیست و این باعث میشود که جریان استندآپ در کشور به سمتی برود که اکثر اجراها موضوعاتی خنثی داشته باشند و کمدینها ترجیح دهند هیچ ریسکی نکنند و صرفاً سراغ موضوعات تکراری بروند که خنده گرفتن از تماشاچی را تضمین کند.
بهنظر میرسد در مراحل بعدی مسابقه، هم شرکتکنندگان و هم تیم مربّیان و ایدهپردازان و نویسندگان خندوانه باید به این موضوع توجّه کنند، در غیر اینصورت استفاده از موضوعات روز و سوژهها و شوخیهای بکر و خلّاقانه بیش از پیش کمرنگ شده و جریان نوپای استندآپکمدی در ایران خیلی زود زمین خواهد خورد.
ثبت ديدگاه