بررسی تکنیک اصلی کتاب های طنز «محمد صاحبی»
میز طنز؛محمدصاحبی، مردی که با کت و شلوار، قایم باشک بازی میکند
۲:۴۳ ب٫ظ ۲۶-۰۱-۱۴۰۱
حافظ عزیز شعری دارد که تبدیل به ضرب المثل معروفی شده است؛ «هر سخن جایی و هر نکته مکانی دارد.» اما طنزنویسها نه تنها این نصیحت حافظ را آویزه گوش خود نکردهاند، که اتفاقا تلاش میکنند هر سخن و نکتهای را در دقیقا در جای غیر مربوط خودش به کار ببرند. محمد صاحبی یکی از همین طنزنویس هاست. او در دو کتاب «جف شیش» و « چیدال میدُنی؟» تن و بدن حافظ را در گور لرزانیده. چطورش را در ادامه توضیح میدهم.
این که یک نفر با کت و شلوار و لباس رسمی، قایم باشک بازی کند، همان قدر عجیب و غریب و البته خندهدار است که یک نویسنده با استفاده از ادبیات علمی و رسمی در مورد بازی «خر پلیس» مطلب بنویسد. به عبارتی اگر نسبت به یک پدیده سطحی و دم دستی واکنشی جدی و اصولی داشته باشید، طنز خلق میشود. این تکنیک ساده و البته جذابی است که بسیاری از طنزنویسها از آن بهره میبرند. این تکنیک، تناقض خندهداری را خلق میکند؛ مثلا اگر نویسندهای شعرها و ترانههای دم دستی را به عنوان شعری عرفانی تفسیر کند، از این تکنیک استفاده کرده است. من اسم این تکنیک را می گذارم: «مواجهه عمیق با پدیده سطحی».
سید محمد صاحبی نویسنده ای است که دو کتاب با همین تکنیک منتشر کرده است؛ کتاب هایی با عناوین «جف شیش» و « چیدال میدُنی؟». کتاب جف شیش توسط نشر قاف و در سال ۹۴ به چاپ رسیده است و چیدال میدُنی؟ توسط نشر سوره مهر و در سال ۹۵ به چاپ رسیده است. در ادامه مطلب بررسی میکنیم که صاحبی چگونه از این تکنیک در این دو کتاب بهره برده است.
جف شیش؛ نگاه جامعه شناسی به بازی خرپلیس!
محمد صاحبی در کتاب «جف شیش» به معرفی، تفسیر و نقد بازیهای دسته جمعی قدیمی پرداخته است. تکنیک اصلی که نویسنده در این کتاب به کاربرده است «تفسیر عمیق از یک امر سطحی» است. به گونه ای که برای قوانین ساده بازیها و اشعاری که در این بازی ها خوانده میشود، دلایل مفصل و تفسیر علمی آورده است. مثلا در نقد و تفسیر طنز بازی «پی پی پینوکیو» می خوانیم:
* کفشم تنگه توش پر سنگه: انتقال روحیه بهانه جویی به کودکان در ساختار و معنای این مصراع کاملاً مشهود است. با تکرار این گونه اشارات مانند تنگی کفش، حس بهانه جویی در نهاد کودک تقویت شده و حتی اگر کفش اندازه پایش باشد باتوجه به زمینه سازی طلبکاری در مصراع قبل، طلب کفش نو از خانواده کرده که در این شرایط سخت اقتصادی امکان فراهم آوردنش برای سرپرست خانواده امری دشوار و شاید هم غیرممکن باشد. نوعی تناقض گفتار هم در این مصرع به چشم می خورد: اگر کفش تنگ است چطور پر از سنگ است؟
این شعر، شعری ساده و تقریباً بدون مفهوم عمیق و پیچیده است؛ اما همانطور که میبینید نویسنده برای تحلیل این شعر از زبان رسمی و تخصصی استفاده کرده. این تناقض، همان «تفسیر عمیق از یک امر سطحی» است.
* وزیر با تکیه بر دانش رفتارشناسی و دقت در بادی لنگوئج هر یک از بازیکنان باقیمانده، شخصی را به عنوان دزد به شاه معرفی میکند. در این مرحله از بازی، احتمال رخداد دو پیشامد وجود دارد: ۱. وزیر درست حدس زده باشد. ۲. وزیر درست حدس نزده باشد.
در حالت اول شاهد ابلاغ فرمانی از سوی شاه به جلاد می باشیم. جلاد موظف است بر اساس روشی که شاه تعیین میکند دزد را شکنجه کند. در حالت دوم همان فرمان از سوی شاه به جلاد ابلاغ میشود؛ ولی این بار شخصی که مورد شکنجه واقع می شود وزیر است.
به همین شکل که در این قسمت از کتاب میبینیم، نویسنده با لحنی بازی را توضیح میدهد که انگار در حال تحلیل یک بازی بین المللی است؛ لحنی رسمی برای تفسیر یک امر غیررسمی.
علاوه بر تفاسیری که ذکر شد، تفاسیر جامعه شناسانه، علمی، ریاضی و… برای بازی های مختلف در این کتاب آورده شده که نویسنده از تکنیک «تفسیر عمیق از یک امر سطحی» استفاده کرده است.
«چیدال میدُنی؟»؛ زبان شناسی گونه ادبیات «نارنگی میقولی!»
«عجولات می خوام. نارنگی میقولی؟ عجیجم چطولی؟» این ادبیات احتمالا برای شما آشناست. محمد صاحبی در کتاب «چیدال میدُنی؟» طوری به بررسی این دستور ادبیات پرداخته است که گویی در حال تفسیر یک دستور زبان بین المللی است.
محمد صاحبی در این کتاب، باز هم توانسته به خوبی مسائلی پیش پا افتاده را با قلم عمیق و علمی توضیح دهد. در این کتاب، شکل های نادرست استفاده از زبان فارسی نقد و بررسی شده است. نمونه هایی از این کتاب را بررسی میکنیم:
* با توجه به مفهوم جملات و جریانی که از احساسات راوی درک میشود، مشاهده میکنیم که با بالا رفتن درصد بغض راوی، تبدیل حروف به شکل رایج خود(تبدیل ر به ل) جای خود را به “ی” میدهد. پس با افزایش میزان غم، حرف ی نقش اساسی در شکل گیری واژگان این شاخه از زبان ایفا میکند.
این قاعده در خصوص مواردی که جریان احساسی توأم با التماس، بر جملات حاکم است نیز کاربرد دارد. به این مثال توجه کنید: تو رو خدا = تو یو خدا
نویسنده در این جا برای مسئله ای که علت مشخصی ندارد، برهان تعریف کرده است. همانطور که گفته شد، به علت سطحی بودن معلول و عمق علت، طنز ایجاد شده است.
* این نوع از افزایش، بیشتر روی گروه واژگان سبزیجات اعمال میشود. به طور مثال:
هویج = هویجزسش کلم = کلمزسش ریحون = ریحونزسشخ
این قاعده بیشتر در حالت گفتاری زبان صورت میگیرد و علت آن هنوز در محافل رسمی مورد بررسی قرارنگرفته است؛ اما به گفته تنی چند از محققین مجرب خلص شناس، این افزایش، در جهت سهولت در گفتار اعمال میشود و زاییده قاعده ای دیگر در خلص است که به قاعده سکون متوالی شهرت دارد.
این مورد هم قضیه ای اصطلاحاً من درآوردی را به طور جدی بررسی کرده و «محافلی رسمی» و حتی «محقق خلص شناس» به این موضوع نسبت داده است.
* نکاتی در خصوص بهبود روند فراگیری و تسلط بر زبان: ۱. با اینکه این شاخه از زبان به ظاهر سخت به نظر می رسد اما با تمرین و ممارست و گشت زنی در شبکه های اجتماعی و پست خوانی دور از دسترس نیست. ۲. مثل هر زبان دیگری، در محیط قرار گرفتن می تواند بسیار مفید باشد. ۳. به جوانان توصیه می شود هنگام برخورد با شاخه زبانی، صبر و تحمل خود را هنگام قرار گرفتن در این وضعیت تقویت کرده تا مسیر یادگیری همواره برایشان هموارتر شود. چرا که یادگیری این گونه از زبان برای درک متقابل نسل نو و پیوند عاطفی بین زوجین، همواره ضروری است.
مانند مثال بالا، نویسنده برای هر شاخه از زبان که توضیح داده و بررسی کرده است، راهکارهایی هم برای کسب مهارت در آن زمینه ارائه داده است. ارائه راهکار جدی برای یک مسئله پیش پا افتاده نیز زیرشاخه ای از این تکنیک است.
مشاهده کردیم که با تکنیک «تفسیر عمیق از یک امر سطحی» میتوان طنز خوب نوشت؛ به حدی که یک نویسنده، دو کتاب «جف شیش» و «چیدال میدُنی؟»را با محوریت این تکنیک نگارش و چاپ کرده است. مطلبی که با استفاده درست از این روش طنزپردازی در کنار دیگر تکنیک ها نوشته شود، نخندیدن به آن دشوار خواهد بود!
ثبت ديدگاه