طنز کوتاه
پرش قیمت

ظهری دیدم مامانم سرشو گذاشته رو دبه خیارشور داره زار زار گریه میکنه، گفتم چیشده؟
میگه: این چه کاری بود من بااین طفل معصوما کردم؟

خداروشکر
بااین وضعیت افزایش قیمتا
میتونم دست به خاطراتم نزنم، سرمو بگیرم بالا و با غرور به بچهام بگم لقمه نون پنیر خیار میبردیم دانشگاه.
اوناام میگن اووووهاااا واقعا؟!

بااین وضعیت افزایش قیمت‌ها، حسرت مردم برای چرایی نخریدن خودرو و مسکن، الان رسیده به اینکه چرا هفته‌ی پیش دو کیلو خیار چنبر بیشتر نخریدم؟ برای خودش گوشه یخچال افتاده بود دیگه.

ثبت ديدگاه