تریاک بالا نشین
چرت صدپاره
۱۰:۴۸ ب٫ظ ۰۱-۰۵-۱۴۰۱
هرچند زمن عمر گرانمایه هدر شد
اوقات خوشی بود که همراه تو سر شد
هرکس ز توکامی ز سر سیم گرفته است
بی بار وبنه عازم و در راه سفر شد
هر بار که دودت به من افتاده سرودم
این تلخ مزه بر لب من شهد و شکر شد
رفتم بخرم قدر نخود شیره تریاک
دیدم که همین ذره نخود قیمت زر شد
گفتم نکشم تا که شود بهتر و ارزان
ارزان نشد و حال من از پیش بتر شد
اوقات خوشم نیست که شرحش بنویسم
صد پاره شده چرتم و احوال پکر شد
ثبت ديدگاه