گرامیداشت هفته ازدواج
گور بیبخار
۷:۰۰ ق٫ظ ۱۵-۰۵-۱۳۹۸
راه راه: با قاطر صفر سفید بالدارت
جلدی…
نیا! چون رفته از دستت، نگارت
یا دکترای کوفتی خورده به بن بست،
یا اینکه خوابیدهست چرخ کار و بارت
شش سال شد، تو ماندی و یارانههایت
ای خاک عالم توی گور بیبخارت!
رنگ تو از نرخ لباس و گل، پریده
از قیمت رنگ و مش، افتاده فشارت
برق از سه فازت میپرد، با این خبر، یا
میسوزد و میپوکد از حیرت، مدارت:
مامان سرشب گفت: “گویا توی پاستور
یک دکهی خوشرنگ دارد، خواستگارت
از رونق کارش نگویم! اوووه! عالی!
دیگر گره خورده به money, روزگارت
یک دکه دارد او، پر از n7 و n8
دودی یمینت، سبز زیتونی، یسارت
تا رنگ ریش پرزیدنت از مد نیفتد
او میکند هر صبح بر ریشش نظارت
اسفند در آتش بریزم، چشم بد دور
از خواستگار لاکچری مایهدارت!”
جان من است آن برگهای صددلاری
تو شاد باش از پوشه و برگ آچارت
اینگونه درمیآورد با رنگ آن ریش
از هفت جد تو پدر، از تو دمارت:
یک اکسیدانش میشود با چشمپوشی،
اندازهی صد وعدهی شام و نهارت
ما تا هزار و چارصد، بستیم خود را
تو نیز درسات را بخوان! الله یارت!
روزی اگر دیدم تو را، از پشت پورشه
شاید که کردم بوق باحالی ، نثارت!
ثبت ديدگاه