برنامهی خدا برای قوی شدن مسلمین
یاسین در گوش ما!
۱۱:۵۷ ب٫ظ ۲۱-۰۹-۱۴۰۳
خدا مربی باشگاه نیست که بهت بگه: «امروز سه سِت اسکات بزن، سه سِت پشت بازو.». اینطوری باشه که شاگرد باهوشه میشه هادی چوپان و من میشم یه چی تو مایههای بایدن!
البته خدا یاسین خونده، منتها ما از اون موجوداتی بودیم که برامون فایده نداشته. خدا برنامهی باشگاه رو توی تابلو اعلانات نصب کرده، ما سواد نداشتیم. خلاصه برنامه خدا اینطوریه که چون یاسین بیفایده بود، داری راه میری یهو سهتا سنگ رو شَپَلَق میندازه جلوی پات. تا بخوای برداریشون انگار اسکات زدی. سه بار هم مخ میزندت زمین که موقع بلند شدن پشت بازوت قوی شه!
بعد هم انگار که از هیچی خبر نداره میگه: «عا باریکلا چه قوی شدی… آفرین بیا این توفیق رو هم بگیر جایزته. داری میری سر راهت از اون مظلوم هم دفاع کن، سر قبر باهات حسابکتاب میکنم!»
یه زمانی خدا به یه سری مسلمونها گفت: «موشکهایی بسازید که دشمنای من و خودتون رو بترسونه.» اینا گفتن: «خدایا دنیای فردا گفتمانمحوره. ما هم یه پَلَخمونی داریم، هرکی چپ نگاهمون کنه میزنیم شل و پلش میکنیم. نعمتت هم که آجر و پاره آجر زیاده! چه کاریه حالا بشینیم به طراحی موشک؟»
اگه سنگهای مرکاوای خدا جلوی پای این مسلمونها نمیافتاد و صدامها بعضیا رو زمین نمیزدن؛ امروز ما بایدنِ بی دفاعی بودیم در مقابل بادهایی که میوزند و ازمون اجازه نمیگرفتند!
بله رفیق. خدا میخواد ما قوی بشیم، حتی اگه خودمون یاسین رو نشنویم!
حالا تو جاخالی دادی و سنگی که خدا انداخته جلوی پات رو دور زدی دیگه حکایتت مثل همونی هست که در گوشش یاسین خوندن، بَل هُم اضَّل…
ثبت ديدگاه