از طنز جریان ساز مشروطه تا کازینو طنز 24 ساعته پهلوی
قیمت چغندر، بهای پیاز
۱۰:۴۱ ب٫ظ ۰۹-۰۵-۱۴۰۲
از قرن ششم به بعد که نان و معیشت نویسندگان و شاعران بسته به شاهان و درباریان نبود و حتی به تدریج رگههایی از طنز اجتماعی و انتقاد در آثار کسانی چون سعدی، عطار، مولوی و به طور عمیق عبیدزاکانی نمود پیدا کرد. طنز با اسلوب و شیوههای متعارف جدید و نیز آنچه در دوره مشروطه رواج داشته، در ادبیات گذشته ایران سابقه نداشته است. با این حال، در آثار بزرگانی چون ابوالقاسم فردوسی (هجو سلطان محمود غزنوی)، خیام (سؤال و تردید در چیستی کارگاه خلقت)، کنایههای طنز و هجوآمیز حافظ نسبت به کار محتسب و شکوه از واعظان و زاهدان ریایی، و نیز نقد و اعتراض سنایی و مطالب اخلاقی مولوی، درونمایه هزل و طنز، همه و همه نمونههایی از دو جنبه سطح فاخر و مایه تأسف گذشته است که به قول زرینکوب «قسمتی از انواع هزل و طنز شعر فارسی مایه تأسف است»؛ زیرا مشتمل است بر «هرزگیها و بیبند و باریها که زیاده عفت و اخلاق را لطمه میزند»
«فکاهی نویس» و «نشریات فکاهی»، عناوینی بود که به طنزنویسان و مکتوبات طنز تا قبل از انقلاب اسلامی گفته میشد. هجو، هزل، لطیفه، فکاهه و طنز همگی در یک زیر عنوان نام فکاهه یا فکاهی به کار میرفت. در سالهای مشروطیت این ابزار برنده (که در دست دلقک پیشگان حقش ضایع شده بود) به دست اهالی قلم داده شد. طنز جدید ایران از همان آغاز در دوران مشروطه، به مثابۀ سلاحی معنوی علیه جور سلاطین و حکام و جهل عام به کار میرفت و در دست کسانی از جمله علیاکبر دهخدا، سید اشرفالدین حسینیگیلانی (نسیم شمال)، میرزاده عشقی و زینالعابدین مراغهای که از پیشگامان طنز در دوران انقلاب مشروطه بودند، قرار گرفت. طنزی که با طعن و کنایه همراه بود و در دل خود حقایق سیاه و تلخی داشت. نقد به حکومت مرکزی و ظلم حاکمان، خرافات و فقر فرهنگی مردم، آفت تریاک، نفوذ بیگانگان درامور کشور از جمله برجستهترین مواردی بود که با بیان تیز طنز مورد انتقاد واقع میشدند. کتاب چرند و پرند دهخدا و دیوان اشعار سید اشرفالدین حسینی (نسیم شمال) را میتوان نمونههای خوبی از این دست آثار شناخت.
در نسلهای بعدی طنز منتقد نه به صورت کتاب طنز و فکاهی مستقل بلکه در دل آثار کسانی مثل محمدعلی جمالزاده، جلال آلاحمد، صادق هدایت، بهرام صادقی و… خودش را در دیالوگها و یا داستانهای کوتاه جای داد. طنزی که بنا به ضرورت رویکرد سیاسی بر آن غالب بود و در پستو و لفافه کنایههایی گذرا بیان میشد، چرا که دوره دیکتاتوری رضاشاه، مکتوبات با عنوان طنز را ناچار به پرداختن فکاهیات بی ضرر کرده بود که خالی از هر مضمون و محتوایی فقط قصد سرگرمی و تفنن مخاطب را داشتند. در دوره کوتاهی بعد از تبعید رضاشاه از شهریور ۱۳۲۰ تا ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ طنزهایی عصبی، مهاجم، جبههگیر و به شدت سیاسی از فضای پیش آمده شکل گرفت. طنزهایی که سطح انتقاد را تا مقامات سیاسی و احزاب و سیاستگذاریها بالا کشیده بودند و البته کاریکاتورهایی که آزادانهتر تمسخر میکردند. فضای بازی که منجر به ادبیاتی توهینآمیز و دشنامگونه شده بود. البته عمر این فضای آزاد طنز انتقادی فقط تا کودتای ۲۸ مرداد دوام داشت. بعد از آن، دوباره سر و کله خفقان دوره پهلوی اول این بار در دوره محمدرضای بعد از کودتا هم پیدا شد و طنز انتقادی حذف و جایش را لطیفههای کوچه بازاری گرفت. لطیفههایی که کلکل دختر و پسرها، زن و شوهر، سنت و مدرنیته، مد و لباس و دین و مذهب، تنها دایره موضوع و محتوایش بود و به ندرت به مسائل اجتماعی و سیاسی حاکم بر آن دوره میپرداخت. علاوه بر مضمون، ادبیات سخیف و کلمات زننده همراه با تمسخر هزل گونه و گاه تند و عصبی از ویژگیهای کتابهای طنز و فکاهی این دوره است. کتابهای کسانی چون مهدی سهیلی، پرویز صیاد ، محمدعلی افراشته ، حسین مدنی و… که گویا کف کابارهها و فرهنگ مبتذل و بی بندوباری ایستادهاند و هرچه میبینند را با قهقههای مصنوعی فریاد میزنند.
ثبت ديدگاه