مصاحبه دوستانه با یک معترض درباره اتفاقات آمریکا
بیتعارف بانماینده براندازان پیشکسوت ایران..
۷:۱۰ ق٫ظ ۱۳-۰۲-۱۴۰۳
خبرنگار: جناب! اعتراضات براندازانه شما با اعتراضات دانشجویان آمریکا چه فرقی داره؟
– ما هم موقع اعتراضات خیلی کنه بودیم اما کیفیت اعتراضاتمون هم خیلی فرق داشت. مثلا رو سطل آشغالها هم شعار میدادیم، زد و خورد ما هم خودجوش بود یعنی سوسولبازی نداشتیم چادر بزنیم و بریم یه گوشه وایسیم شعار بدیم. با میلگرد و قمه و چاقو میرفتیم تو شکم مغازهها و بانکها و اینا.
+ به عنوان کارکشته این کار، به نظرتون الان چه شعار یا هشتگی برای اعتراضات آمریکا ترند بشه خوبه؟
– با اوضاعی که من دیدم؛ اسپری فلفلت رو بکش کنار، گارد ملیت رو جمع کن، شوکرت رو غلاف کن، پات رو از گلوم بردار، زیپ دستبندت رو باز کن، اسلحهت رو زمین بذار.. یادش بخیر این آخریه من و برد به اون روزا. مال ما مهندسی معکوس بود البته.
+ مهندسی معکوس؟
– یعنی ما پیشدستی کردیم. اسلحه و شوکر و فلفل و اینا دست ما براندازا بود. پلیس باید برای ما این هشتگارو میزد که آقایی کرد و نزد.
+ با توجه به تجربهای که در اعتراضات دارین، محیط دانشگاه مگه محیط علمی نیست؟ چرا پلیس آمریکا آنقدر خشونت به خرج میده؟ فرقش با اعتراضات دانشجویی شما چیه؟
– مطالبات ما خیلی مهم بود. سلف دانشگاه زنونه مردونه بود که ما مختلطش کردیم. بعدش هم که اومدن طبق قانون توجیهمون کردن ما پا پس نکشیدیم. قضیه رو ناموسی کردیم و آخرش هم دیدیم این قپیها به ما نمیاد گفتیم بیناموسیم. در هر صورت پاش وایسادیم و یه چند نفرم وسط خیابون به شیوه قرون وسطا سلاخی کردیم. مثل این دانشجوهای آمریکا نبودیم بذاریم دستمون رو از پشت گره بزنن.
همون قضیه مهندسی معکوس که عرض کردم خدمتتون اینجام صدق میکرد.
+ حالا که بحث خشونت شد، خشونت پلیس آمریکا رو چطور ارزیابی میکنین؟
– راستش ننه ما که دیشب این صحنهها رو از شبکه خبر میدید، گفت بزن شبکه مستند.
+ برای چی؟
– ننه ما چشماش ضعیفه. پلیس آمریکا رو دیده بود که یه دانشجو رو لای بوتههای حیاط دانشگاه خفت کردن و چند نفری افتادن روش. طفلک ننه فکر کرده بود کفتار و پلنگ افتادن به جون غزال بیدست و پا.
+ پس در این حد خشونت رو بالا میدونین.
– خدایی خیلی بالا بود. یکی از پلیسها پای دانشجو رو میکشید، اون یکی دست و پاشو گره میزد، اون یکیام داشت عین ساندویچ لولش میکرد. خودمون که دیدیم زنگ زدیم به ۱۱۵ سازمان گفتیم این صحنهها رو مثبت ۸۰ سال بزنن. اگه ننه ما عینکی نبود الان ناخودآگاهش بدجور آسیب میدید.
+ البته اون جایی که شما زنگ زدین اورژانس بوده. در هر صورت سخن پایانی اگر دارید خطاب به معترضین آمریکایی بفرمایین.
– شماره سازمان چرا هی عوض میشه؟
+ سخن پایانیتون رو بفرمایید شماره رو بعدا میدم بهتون.
– من از دانشجوهای آمریکا علیالخصوص تگزاس که آبروی این ایالت رو بردن… بابا یه زمانی الگوی ما خشونت بچههای تگزاس بود! (روی پایش میزند و سرش را تکان میدهد) در هر صورت دعوت میکنم نشست مشترک داشته باشیم برای تبادل تجربیات.
+ فکر نمیکنین سطح گفتمانتون یکم با هم فرق داره؟
– یعنی زن زندگی آزادی لِولش پایینه؟
+ بیتعارف خیلی خزه!
– خب فوقش توی این نشست لِول اعتراضاتشون رو میبریم بالا. یا اگه پای معامله بودن میریم اعتراضاتشون رو کنترات برمیداریم و هر آرمانی دارن تحویلشون میدیم. پلیس تگزاس پیش ما عددی نیست. ضعیف دیده دور برداشته. مهندسی معکوس میکنیم خلاصه. به نظر من این نشستها خیلی کارسازه.
ثبت ديدگاه