روشنگری به سبک شوهر عمه
ابهتت رو حفظ کن مرد

شوهر عمه‌ها یک موجودات خیلی جالب و باحالی هستند که همه چیز را خوب تعریف می‌کند و به ما می‌فهمانند در دنیا چه خبر است، خبرهایی که بعضی‌ها نمی‌گذارند ما آنها را بفهمیم، البته جوک‌های خوبی هم تعریف می‌کنند. 
دیروز که داشتیم اختتامیه بازی‌های المپیک را تماشا می‌کردیم و از کسب افتخارات ورزشکاران‌مان بر طبل شاهانه می‌کوبیدیم و چشمان‌مان از تماشای آنها قلبی شده بود، شوهر عمه‌مان رسید و به ما گفت: جی‌جی آمدم برای‌تان روشنگری کنم و چشم‌های‌تان را باز کنم. 
ما هم خوشحال شدیم ولی چشم‌های‌مان باز بود و تلویزیون می‌دیدیم و فکر کردیم شاید وردی بلد باشد که چشمان‌مان را بیشتر باز کند. 
او گفت: المپیک هم المپیک‌های قدیم، ابهتی داشت برای خودش نه حالا که فرت و فرت مدال می‌گیرند، دیگر المپیک هم مزه ندارد انگار آب قاطیش می‌کنند. قبلا قبلاها مگر کسی سهمیه المپیک می‌گرفت، اگر هم می‌گرفت مگر کسی مدال می‌آورد، اگر یکی مدال می‌آورد چون یکی بود به دل آدم کلی می‌نشست و دل آدم کلی قیلی‌ویلی می‌شد. حالا نگاه کنید چقدر جواز حضور در المپیک را می‌گیرند و بعدش چقدر مدال‌های رنگارنگ می‌آورند، ابهتش ریخت رفت، امسال که دیگر شورش را در آوردند و برای دومین بار تعداد مدال‌های ایران دو رقمی شد. 
ما که نشسته بودیم که روشنگری‌مان دم بکشد ناگهان دیدیم اشکی در چشمان شوهر عمه‌مان درخشید. او دماغش را بالا کشید و گفت: جمهوری اسلامی که هی خودش را حامی مردم دیگر کشورها می‌داند چرا یکی از مدال‌هاش را نداد به بقیه مثلا همین عربستان گوگولی‌مگولی که هم الگوی توسعه بود و هم خیلی پول خرج کرده بود، یک مدال هم برنده نشد، یک مدال می‌داد بهش، البته این هیچی از ابهت عربستان کم نکرد بلکه به ابهتش در منطقه افزایید ولی جمهوری اسلامی که دلسوزی در‌می‌آورد، اینجاست که مشخص می‌کند چند مرده حلاج است. 
ما که دهانمان ۲x برابر غار علیصدر باز مانده بود به حرف‌های او گوش می‌کردیم و آماده دم‌کشیدن روشنگری‌مان بودیم که دیگر ادامه نداد و یک بسته دستمال کاغذی و ظرف تخمه را برداشت و کنار بابایم نشست و با ما اختتامیه را دید. 
ما امروز فهمیدیم نباید شور چیزی را در بیاوریم مثلا نباید همه نمره‌های کارنامه ۲٠ باشد، یک نقاشی یا ورزش ۲٠ باشد کافی است. ما باید کاری کنیم ابهت کارنامه‌مان حفظ شود.

ثبت ديدگاه