قرتیبازیهای ماهگردی
ماهگرد عقد بحرین
۵:۵۷ ب٫ظ ۱۸-۰۷-۱۴۰۳
به بهانه دومین ماهگرد شاهزاده
رسم و رسوم ازدواج از عوامل استحکام بنیان خانواده است؛ بسیار مشاهده کردهایم که آن زوجهایی که ماهگرد و سالگرد ازدواجشان را جشن نگرفتهاند احتمال طلاقشان بالاتر است.
بحرین بر خلاف خواهرانش بسیار به همسرش متعهد بود و از روز ازواج تا کنون به همسرش وفادار بوده است.
از مناسبتهای مهم این ماه، ماهگرد عقد شاهزاده است که متأسفانه مورخان فراموش کردهاند آن را گزارش کنند و فقط به گزارش عقد اکتفا کردهاند؛ در حالی که اگر با دقت بنگریم ماهگرد از عقد و سالگرد از ماهگرد مهمتر است چرا که در ماهگرد زوجین یک ماه توانستهاند یکدیگر را تحمل کنند و از هم جدا نشوند و در سالگرد این تحمل بیشتر به چشم میآید.
چند سالی بود که ملکه بریتانیا شاهدخت بحرین را زیر نظر داشت؛ گاهی اوقات هم به محمدرضا شاه میگفت: این بحرین جون، آخرش عروس خودمه! محمد رضا هم سر به زیر میگفت: من که کارهای نیستم؛ هر چی نظر خودش باشه. اما در خلوت میگفت: فامیل بیچارهم میکنن بفهمن دخترم رو به انگلیس شوهر دادم. اما چه کسی میتوانست با انگلیس مخالفت کند؟
آخرش محمدرضا رفت پیش سازمان ملل و گفت: شما بزرگترید؛ هر چی شما بفرمایید، دختر منم دختر شماست. سازمان ملل هم که میدید شاه با اداره همه خلیج فارس فشار زیادی تحمل میکند گفت: این دختر رو تا وقتی شوهرش ندی سر به راه نمیشه، تازه مردمش هم که عربن، چهقدر هم بوی نفت میده! بازم دست ملکه درد نکنه که برای این دخترت شوهر پیدا کرد.
محمدرضا کمی این پا و آن پا کرد و گفت: بله شما درست میفرمایید؛ اما من چهطور به مادر و خواهر برادراش بگم که باید از خواهرشون جدا بشن؟
سازمان ملل گفت: نگران نباش، اون با من!
چند روز بعد محمد رضا صبح که از خواب بیدار شد و برای صبحانه سراغ بحرین را گرفت؛ وقتی فهمید دخترش ازدواج کرده قبل از صبحانه رفت تا به عنوان اولین نفر ازدواج دخترش را تبریک بگوید.
این ها همه قصه ازدواج بحرین بود؛ ازدواج اجباری بحرین باعث شد دیگر نتواند با خانوادهاش رفت و آمد کند اما خوب طلاق (خصوصا آن موقعها) کار نشدی بود چون دختری را که با لباس سفید دادهاند حتی با کفن هم تحویل نمیگیرند.
ثبت ديدگاه