معرفی کتاب «پرتاب فیل از بالکن طبقه پنجم» نوشته محمدرضا اسکندری
درآوردن روباه مفسد اقتصادی از دل کلیله و دمنه
۱۲:۱۵ ب٫ظ ۰۲-۰۲-۱۴۰۴
کتاب «پرتاب فیل از بالکن طبقه پنجم» را محمدرضا اسکندری (به استناد روی جلد کتاب، متخلص به «اسکن»!) نوشته است. از این نویسنده در سال ۱۳۹۷ نیز مجموعه داستان «پراید سفید» که با همراهی نویسندگان دیگری چون ابراهیم عظیمی و مریم حیدری نوشته شده بود، منتشر شد.
مجموعه داستان طنز «پرتاب فیل…» از سری «جهان تازهدم» نشر چشمه در سال ۱۴۰۰ در ۹۲ صفحه چاپ و با قیمت ۴۶۰۰۰ تومان عرضه شد. این اثر در سال ۱۴۰۲ به چاپ دوم رسید. کتاب شامل هشت داستان است: لپتاپ فدایی- خفگی در اتاق مصاحبه- راز ذوزنقه روی دیوار غار- داروی گیاهی سرفهآور- کتاب راهنمای جامع چراغ جادو- هابور، مافیای جنگل- پرتاب فیل از بالکن طبقه پنجم- دوچرخه سوار چاق با عینک گرد و پالتوی طوسی.
تمام داستانها تخیلیاند. بیشتر آنها با یکدیگر ارتباط محتوایی و معنایی دارند. اینکه در یک داستان شخصیتی در ضمن ماجرا قرار داشته باشد و در داستان دیگر ماجرای او را دنبال کنیم، قبل از این در آثار البته جدی بالزاک دیده شده است. ولی نویسنده در اینجا خلاقیت خوبی بهخرج داده که علاوهبر این ارتباط بینداستانی، از مجموعه اتفاقات و بلایای طبیعی و غیرطبیعی حول آن شخصیت ضمنی نیز، داستانی خلق کرده که در پایان کتاب به آن میرسیم.
بههمین دلیل نویسنده در ابتدا و انتهای کتاب از مخاطب تقاضا کرده با هر برنامه مطالعهای که دارد، داستان هشتم را در انتها بخواند که با نگاه منصفانه، به این ترتیب به نتیجهگیری خیلی خوبی هم خواهد رسید. مرد چاق با عینک گرد و پالتوی طوسی که هر بار خونین و مالین در گوشهای افتاده است، به نظر هر کدام از ما میتواند تجسم شانس خودمان باشد. اما باید دید در پایان، موضوع گرفتاریهای وی چیست.
از ویژگیهای نسبتا اعصابخردکن نثر کتاب بالا بودن غلظت شوخیهای لفظی و بازی با کلمات درست در وسط داستانهاست. به این مثال توجه کنید: «اتاق آنقدر ساده بود که ممکن بود در اثر سادگی زیاد گول بخورد.» این جمله بهتنهایی و در نگاه اول شوخی خوب و کافیای دارد و مخاطب را به خنده وا میدارد. اما در وضعیتی که خواننده کتاب هیجانزده منتظر است بداند چه بر سر فردی که کف اتاق افتاده آمده است، از چنین شوخیهایی نمیتوان نتیجه دلخواه را در طنز گرفت.
به احتمال زیاد به همین دلیل هم هست که نویسنده در پایان کتاب این نکته را یادآور شده که برخی کلمه و ترکیبسازیها عامدانه بوده و لطفا مردم در زندگی روزمره از آنها استفاده نکنند. (شجاعت و تعهد نویسنده البته در طرح این نکته ستودنی است.)
بهجز یکی دو مورد شوخی نامناسب اما مصطلح، بدآموزی چندانی در داستانها وجود ندارد و از سوی دیگر تضمینهایی به داستانهای کهن (روباه دارای مافیای اقتصادی در جنگل یا غول چراغ بیدست و پا و…) بر جاذبه شوخیها اضافه کرده است.
ثبت ديدگاه