آجیل پر ز پسته‌ی خندانم آرزوست

چله ست، فال حافظ و قلیانم آرزوست
چایی کنار قند فراوانم آرزوست
شوخی ضایع و متلک، هزل دیگران
تا بشنونم که: (بیش مرنجان)م آرزوست
گفتی که چله نیست شبِ این خزعبلات
گفتم که هر چه هست بگو، آنم آرزوست
گفتی انار و تخمه‌ای و هندوانه‌ای
آجیل پر ز پسته‌ی خندانم آرزوست
چون شیخ با چراغ بگشتم به گرد شهر
کز قیمتش ملول شدم جانم!!، آرزوست!!
ای یار، یافت می‌شود اما به نرخ زر
گشتم نبود، پسته‌ی ارزانم آرزوست
آن پسته‌های خوشگل و خندان که پیش کش
لب بسته پسته‌ی شده پنهانم آرزوست
خرما به نخل مانده و دستم نمی‌رسد
دستی کشیده چون کش تنبانم آرزوست
دستی به جام باده و دستی به زلف یار
دستی برای راندن شیطانم آرزوست
هرچند مفلسم، چو اراذل که نیستم
بی رقص و باده، چله‌ی انسانم آرزوست
سال گذشته آرزویم بود یک پراید
از آن پراید تایر و فرمانم آرزوست
چیزی ز شعر خواجه اگرچه سرم نشد
از باب احتیاط زنخدانم آرزوست

ثبت ديدگاه




عنوان