یبوست در کودکان را اینجوری درمان کنید
پزشکی به سبک غیاثالدین جمشید راهراه
۱۰:۲۹ ق٫ظ ۰۸-۱۲-۱۳۹۵
راه راه: سلام بینندههای عزیز؛ خوبید؟ با یکی دیگه از برنامههای پزشکی ” آی دکتر؛ دکتر؛ دکتر” در خدمت شما هستیم. امروز میخوایم دربارهی یبوست در کودکان و اطفال براتون حرف بزنیم. در خدمت مهمان گرانسنگی هستیم که حتما از آشنایی باهاشون شادی خواهید کرد. آقای دکتر لطفا خودتونرو معرفی کنید تا بینندهها از آشنایی با شما شادی کنند.
-بله اینجانب ” غیاثالدین جمشید راه راه ” ریاضیدان و اخترشناس قرن هشتم ایران هستم که در سال ۷۹۰ قمری به دنیا آمدم و در ۸۳۲ کُشته شدم، و خدمت بینندگان سلام عرض میکنم.
– خدا شمارو بیامرزه آقای دکتر.
– خدا رفتگان شمارو هم رحمت کنه.
– راستی آقای دکتر! چرا به شما میگن راهراه؟ فامیلیتونه؟
– نه، نویسندهی متن اینجوری اسم مارو گفته ما هم مجبوریم بگیم دیگه.
-خب آقای دکتر دربارهی یبوست در کودکان توضیح بدید.
– ببینید، از دیدگاه اختر شناسی سلولی …
– از دیدگاه چی؟
– اخترشناسی سلولی جانم، حالا توضیح میدن بعد.
بله از دیدگاه اخترشناسی سلولی، یبوست وقتی به وجود میاد که ستارههای مرکز کهکشان به حدی سفت باشند که نتونند از سیاهچالهی مرکزی به راحتی خارج بشند. اینجا است که به دیوارههای سیاهچاله فشار وارد شده و نوزاد دردش میاد.
-خب برای رفع این مشکل باید چیکار بکنند؟
– ببینید من یک وسیلهای اختراع کردم به نام ” طبقالمناطق” که باید مادر نوزاد با این وسیله طول نوزاد رو اندازه بگیره. بعد عدد طول رو در عدد پی ضرب کنه و با روشی که باز خودم اختراع کردم، ریشه Nام رو بدست بیاره.
– یعنی با این روش بچه به همین راحتی خوب میشه؟
– نه دقت کنید، با این روش بچه خوب نمیشه بلکه شما بعد از انجام این مراحل باید به متخصص اطفال مراجعه کنید.
– آقای دکتر، بعضی از بینندههای ما پیام دادن که شمارو توی کلاسای کنکور رشتهی حقوق دیدن که داشتید ریاضی درس میدادید؟!
– بله به نکته خوبی اشاره کردید. همونطور که میدونید ما دانشمندان قدیم ایران در چندین رشته تخصص داریم. لذا من مدرک ستارهشناسیم رو بردم سازمان فضایی که استخدام بشم ولی دیدم دولت تمام فعالیتهای فضایی رو تعطیل کرده، و اون بدبختها هم تا منو دیدند گفتن: داداش، اگه جایی سراغ داری دست مارم بندکن ما هم که دیدیم از سازمان فضایی نونی در نمیاد رفتیم با مدرک ریاضیمون معلم شدیم. ولی معلمی ریاضی هم که میدونید چه طوریه؟ هم نون در نمیاد، همم بچهها صبح تا شب آدم رو نفرین میکنن. ما هم گفتیم بیش از این بچههای مردم رو اذیت نکنیم. لذا به پیشنهاد دوستمون آقای ” خوارزمی” که ایشون هم اونجا معلم ریاضی بودن، زدیم توی کار ساختمون. ولی نمیدونم چرا ساختمونی که ساختیم، روز اول نه دوم ریزش کرد چند نفرم مُردن؟! لذا ما دیدیم از یک طرف آقای ” بهاءالدین آملی” که اونجا مهندس ناظر بودن، داره جواز ما رو نمیدونم چرا باطل میکنه، از طرف دیگه در دولت فعلی کار مَسکنم خوابیده. گفتیم بزنیم توی یک کار دیگه. این بود که من با دانستههای خودم از ستارهشناسی یک مقاله دادم به نام ” اخترشناسی سلولی” که ترکیب اخترشناسی و پزشکی هست و همونطور که در درمان یبوست دیدید بسیار علم کاربردیای هست. بعد از اون بود که به عنوان یک پزشک شناخته شدم و الان در خدمت شمام.
– خیلی از شما متشکرم آقای دکتر وقت ما هم رو به اتمام هست. اگر مطلبی دیگهای دارید بفرمایید.
– من فقط یک نکته بگم که ما با آقای ” ابواسفناج بیرونی” یک آژانس جهانگَردی هم به تازگی زدیم اگه شما یا بینندههای عزیز خواستید برید جهانگردی بهتون تخفیفم میدیم. فقط الان گفته باشم که همشو نقد حساب میکنم. ها
– ممنونم دکتر، خیلی هم خوب. ولی خودمونیم ها؛ با اینکه از دانشمندان قدیم هستید لهجهتون با ما مو نمیزنه؟!
– دیگه اینم از الطاف نویسنده متن هست دیگه!
– خب بینندگان عزیز به پایان یکی دیگه از سری برنامههای ” آی دکتر؛ دکتر؛ دکتر” رسیدیم. امیدوارم یک روز شما هم مثل میهمان برنامهمون با پیدا کردن کاری که در اون تخصص ندارید، باعث سربلندی هرچه بیشتر ایران عزیز باشید. خدا یار و نگهدارتون.
بسیار ضعیف بود
الان نقطه کانونی چیه؟
چرا این متن انتخاب شده برای سایت