حافظ، خواجوی کرمانی و داماد لرستان
۱۱:۰۶ ق٫ظ ۲۳-۰۳-۱۳۹۵
راه راه: مجو درستی عهد از جهان سست نهاد
که این عجوز عروس هزاردامادست
حافظ این بیت را در حال و هوای انتخابات ۸۸ سروده است. او که از طرفداران پروپاقرص میرحسین موسوی بود، پس از اعلام نتایج انتخابات بسیار ناراحت شد ولی چون او خیلی با جنبه بود به جای اینکه سطل آشغال آتش بزند به خواجوی کرمانی که طرفدار سرسخت احمدینژاد بود زنگ زد و پس از تبریک پیروزی، او را برای نهار به منزل خود دعوت کرد.
خواجوی کرمانی گفت که چرا خودت نمیایی؟ و حافظ از خواجو خواست که کارهای فراتر از طاقت از او درخواست نکند و یادآور شد که برای عصرانه فالوده خریده تا بزنند تو رگ! هنگام عصرانه که خواجو و حافظ جلوی تلویزیون لم داده بودند، حافظ کانال را از شبکه خبر به بیبیسی عوض کرد.
خواجو از ماهواره داشتن حافظ تعجب کرده بود و با بهت او را نگاه میکرد ولی حافظ در حالی که با بیخیالی قاشق فالوده را در دهان خود میگذاشت گفت: “اولا اینکه من نگاه نمیکنم بلکه رصد میکنم، دوما فقط به خاطر شبکههای علمیش خریدم!”
در این هنگام زهرا رهنورد با بیبیسی تماس گرفت و گفت که همه میدانند او لر است و امکان ندارد که مردم لرستان داماد خودشان را ول کنند و بروند به یک غریبه رای بدهند در نتیجه تقلب شده است! پس از شنیدن این استدلال متقن، خواجو در حالی که قاشق در دهانش بود یک سکتهی ناقص زد. حافظ نیز به قدری تحت فشار قرار گرفت که بلند شد و چند قدم زد و این بیت را خواند.
در این بیت منظور از عروس، ایران میباشد که چون با عجوز آمده است به قدمت و تاریخ ۲۵۰۰ سالهی ایران اشاره شدهاست (قابل توجه بیسوادانی که میگویند چرا حافظ راجع به کوروش کبیر شعر نسروده است) و منظور از هزار داماد تمامی رئیسان جمهور در تاریخ ایران میباشد و در کل میخواهد بگوید که همهی اقوام، داماد ایران و ایرانی محسوب میشوند. پس از این صحبت رهنورد، حافظ برای حفظ آبرو، حمایت خود را از جنبش سبز تکذیب کرد و خاطر نشان کرد که اگر در تجمعات موسوی در قبل از انتخابات، تصویری از او دیده شده است، یا فوتوشاپ است و یا برای فالوده خوردن آنجا بوده است!
ثبت ديدگاه