گوش شیطون‌کر

خِفت‌گیری تراز

داروساز در محیط آزمایشگاه، یک سلول زنده از انسان را خِفت می‌کند و روی آن دستکاری‌های ژنتیکی انجام می‌دهند و بعد چاقو را می‌گذارند بیخ خِر سلول که یالا داروی مدنظر ما را بساز

بیانیه‌ای برای قوم شوهر

جبهه‌ی نوعروسان عقدی

انحلال خواهرشوهر‌ها که مسئولیت‌های موازی دارند و بازگرداندن اختیارات عروس.

همه‌چیزدان

ریشه‌ی الگوریتم

هنگامی که مادرش در جلسه‌‌ی خواستگاری گفت که او «پدر علم جبر» است؛ خانواده‌ی عروس مکدر شده و گفتند به مرد زن و بچه‌دار دختر نمی‌دهند.

لا عین فی عین

شرح ما وقع مذاکرات در دنیای موازی

مترجم فارسی_عربی: هذا ليس الوقت المناسب لهذه الحرفا... نات گو تو اینجی واس مشی و التحیه. هذا المرة لا اريد عين في عين لأن عينات كلب داره

فال حافظی برای برجام

ظریف و رندانه

اگر همان اول تفألی به دیوان خواجه زده بودی پس از بررسی و مداقه‌ی نهایی به تو می‌گفت این کارهایت جفا در حق رعایاست.

عنوان