من هم میتوانم با شام دادن و وعده هر رأی یک میلیون تومان رأی جمع کنم؛ اما مرد آن است که با محبوبیت خودش رأی جمع کند نه پولش. اصلا هم بحث پولش نیست، چون اصلا پولی ندارم که بخواهد بحثش باشد.
یکبار رقیبم به دادههای آماری من توجه نکرد و کنار نرفت. میگفت: «جامعه آماری باید بچههای مدرسه باشن، نه خونوادت!». یکبار دیگر هم که قبول کرد و کنار رفت، انتخابات باطل شد. چون همه فکر میکردند من رقیب را به زور فرستادهام که انصراف بدهد.