پس از آن همه سیبیل و سیبیل کشی، ضمانتها بر اساس ظواهر صورت گرفت بدین شکل که هر چه ابرو کلفتتر و خفنتر، ضامنتر! به این دسته از افراد سیبیل خان گفته میشد. که همه شهر و حتی کشور بر سر آنها قسم میخوردند.
حواس شاعر اينجا به همكلاسياش بوده و درحال راهرفتن، به آينده مشتركشان فكر ميكرده كه ناگهان خورده وسط صورت استاد بداخلاقش و پخش زمين شده. وي علاوه بر برداشتن دوباره آن سه واحد، يك ترم هم مرخصي استعلاجي گرفته تا آبها از آسياب بيافتد و اينقدر به او نخندند.
از مجریهایی استفاده کنید که کودکیِ متفاوتی داشتهاند، از همان دماغ آویزانها و بچه تخسهایی که هیچ کس حریفشان نبود و هر چقدر کتک میخوردند، میگفتند دردمان نیامد. اینها مجریهای موفقی خواهند بود
قدیم ترها پنجره را باز می کردی، یک حیاط خشک و خالی می دیدی با یک خروار رخت چرک آن گوشه، ولی الان پنجره را باز می کنی چهارتا آدم می بینی با نمای لاکچری در واحد آنوری که در حال خوردن صبحانه هستند.
در این شغل سرعت عمل جسمانی و روحانی حرف اول را می زند، شما باید هم زمان که جسمتان در مجلس است و روحتان از هیچ چیز خبر ندارد و با انگشت شصتتان دارید ضربه نهایی را براي جارو كردن سکهها می زنید،