روایت هفته

عجایب چیزکی

ترافیکش کک تنبانمان شد
موزاییکش بلای جانمان شد
برای هر وجب دادم اجاره
عجایب چیزکی تهرانمان شد

کش جوراب

اسکل شده‌ای! بعد ازین پویش جوراب
باید بنهم نام تو را "ارتش جوراب"

کم بوده تلاشت، نستانی "کش تنبان"
ارفاق نمودم، به‌تو دادم "کش جوراب"

ارتش آبودان

روذَط مبارک، محربان عاموذگارم

پولدار فقیر

سپاهی ها همه سردارهستند
توزردک! آخرش سرباز هستی!

روایت هفته

لطفاً تو ببر مسافر اسنپ را
من در صف گوشت جا نگه ‌می‌دارم