مراسلات نیویورک تهران (۳)

«شیرین» | سورپرایز رجال مملکت

لیل ماضیه قصد کردیم برایتان کاغذ کتابت کنیم و جویای احوالتان شویم. دست به قلم بردیم. فی‌المجلس برق رفت. مکرراً پروگرام همین است. این برق هم چیز غریبی است. به الکُل بی‌اطلاعیم به کجا آمد و شد می‌کند؟

مراسلات نیویورک تهران (۲)

«شیرین» | ملعبه کودکانه

پس از وصول ما به نیویورک، در دَم راپورت حریق در بلد لس‌آنجلس را دادند. کامران‌میرزا فی‌الفور عازم آنجا شد. اخبار واصله حاکی از آن بود که رجال مملکت جهت تحقیر حریق، اطفای آن را به یمین لوزالمعده‌یشان سپرده‌اند.

مذاکره که رسید به پنجاه، فشار میاد به چندجا

با «ظ مثل مذاکره» دست پر به مذاکره بروید

مذاکرکننده بد همواره دنبال منافع خودش است. اما مذاکرکننده خوب می‌داند یک جاهایی باید بدهد برود حتی اگر تحریم‌ها هم بالمره لغو نشد.

مراسلات نیویورک تهران (۱)

«شیرین» | زد و خورد غیر شیرین

این قصه‌ای است که شیرین هربار برایم تعریف می‌کند البته اینکه قصه‌اش چقدر صادقانه است را نمی‌دانم.شیرین از همان کودکی عاشق دوره قاجار بود البته به جز بخش امضاکردن قراردادها و عهدنامه‌هایش.

احکام خانه تکانی و عید

رساله دم عیدیه

و در باب محتویات سفره هفت سین در رمضان، علما به اتفاق معتقدند که بودن زولبیا و بامیه در سفره مجرب است به شرط آنکه موجب افطار سهوی روزه‌دار نشود.

عنوان