شعر طنز
“من یار نیمه راهم…”
۰:۲۱ ق٫ظ ۱۹-۰۵-۱۳۹۵
راه راه: من یار نیمه راهم، برجام پر ز آهم
اول پر از کف و سوت، بعدا چه واه واهم!
هر کس مرا ندیده، عقل از سرش پریده
از این جهت شبیه تن پوش پادشاهم
من یار خوش زبانم، کم سود و پر زیانم
اخمت کنم فراوان، با غیر، قاه قاهم
وقت هواشناسی، من را تو می شناسی
من آفتاب تابان، من ابر پا به ماهم!!
در بازی دو سر بُرد، یک گل زد و دو تا خورد!
جدی نگیر زیرا… من عاشق مِزاحم
هر روز یک گشایش، با گفتگو و سازش
هی پاره گشته ام چون، روبان افتتاحم!
اسم مکان “راحت”، از باب “استراحت”
من جای راحتی ها، یعنی که مستراحم
در کار خود عمیقم، من مثل منجنیقم
درگیر چاله بودیم، الان درون چاهم
نه از سرم کلاهی، نه بر سرم کلاهی
برداری و گذاری، زیرا که خود کلاهم
دادت رسد به فریاد، هرگاه آوری یاد
با لاستیک کم باد، “من یار نیمه راهم”
ثبت ديدگاه