روایتی از یک حادثه تروریستی
حمله افسانه ای
۲:۳۳ ب٫ظ ۲۲-۰۳-۱۳۹۶
راه راه: راست و دروغش با خودشان، به ما چه که برویم دنبال اثبات حرف دیگران! اصلا کی جرات دارد دنبال اثبات راست یا دروغ بودن این حرفها برود، ما که آنجا نبودیم. من از شب قبلش به دلم افتاده بود که اتفاقی در راه است. خواب پشه کباب کردن دیده بودم. صبح که اینترنت را روشن کردم در تلگرام نوشته بود که در تهران بمب ترکیده. با خودم گفتم حتما کپسول گازی ترکیده و تهرانیهای حساس فکر کردهاند بمب است. اما وقتی چرخی در تلگرام زدم، خواب از سرم پرید. راستش برای اولین بار دلم برای تهرانیها سوخت. بیچارهها دستی دستی شهرشان در حال محو شدن بود.
یکی از کانالها نوشته بود مجلس در حال خراب شدن است و داعش هم در خروجی را بسته تا نمایندهها زیر آوار بمانند. یاد نماینده شهرمان افتادم. حقش بود! تا او باشد که با شام و وعده دادن رای جمع نکند. کانالی هم از راه افتادن یک لایه سه سانتی از خون در مترو نوشته بود. خودم هم عکس چند حمام خون دیدم که با جمعیتی که تهران دارد دروغ بودنش بعید به نظر میرسد. جایی هم نوشته بود ورزشگاه آزادی هم از خون لبریز شده. تصاویری که دوربین عنکبوتی ورزشگاه ضبط کرده، موجودات عجیب و غریبی را نشان میدهد که من احتمال میدهم همانها باعث کسل شدن فوتبال ما شدهاند، شرشان کم!
عکسی هم از پل طبیعت که پر از جمعیت بود دیدم. بیچارهها آنجا پناه گرفته بودند. کی فکرش را میکرد یک پل تفریحی تبدیل به پناهگاه شود؟! اما یک عکس بد جور حالم را گرفت و مو به تنم سیخ کرد، عکسی از قله دماوند بدون برف بود که زیرش نوشته بود خون و سه تا نقطه.. الان میفهمم این خون لاکردار چه گرمایی دارد، حتی برفهای قله دماوند را هم آب کرده است؛ ما ایرانیها هم که خون گرم!
خود من وقتی به پسرخالهام زنگ زدم، گفت که از جایی که زندگی میکند فقط برج میلاد دیده میشود. خوب این یعنی کل تهران را در خون غرق کردهاند که فقط برج میلادش دیده میشود دیگر!
اینها را در کانالهایی که میگویند مدیرانشان در خارج هستند دیدم و گرنه صاحب کانالهای داخلی همه باید منقرض شده باشند. یکی از کانالها که خیلی وقت است آمده است، از مردم خواسته بود که از ماجرا و انفجارها برایش فیلم بفرستند. این کانال هم تا ساعت یکک بعدازظهر صدای شلیکها را میگذاشت. اما برای رعایت حال مخاطبانش از خونها و جنازهها چیزی نگذاشت. دمشان گرم آدمهای باشعوری هستند. بعد از ساعت یک، دیگری فیلمی نگذاشت صدایی هم نگذاشت. طبیعی بود چون دیگر کسی نمانده بود که برایشان فیلم بفرستد. من حدس میزنم از آنجایی که داعش به اندازه کل مردم تهران گلوله نداشته، بقیه مردم را در حمامهای خون انداخته تا خودشان غرق شوند. الان دو ساعتی است که گوگل مپ را چک میکنم تا قرمز بودن تهران را در آن ببینم اما فکر کنم گوگلیها هم هنوز جرات نکردهاند از آسمان تهران عکس بگیرند. تلویزیون هم مرتب فیلمهای قدیمی و مصاحبههایی که از قبل ضبط شده را پخش میکند. این هم کار داعش است. تلویزیون را هم گرفته و میخواهد شرایط را عادی نشان دهد و بعد بی خبر به بقیه جاها حمله کند.
خلاصه اینکه من همیشه از کانالها و رسانه های آن ور آبی ممنون بودهام که حقایق را آنطور که هست به ما نشان میدهند!
✅این مطلب در ویژه نامه هفتگی طنز راه راه در روزنامه وطن امروز (۹۶/۰۳/۲۲) منتشر شده است.
ثبت ديدگاه