خلاصه هر روز قیمت دریک بالاتر و قیمت دِراخمای به چُخ میرفت. در این میان جانگیروس که کمرش از تکیه به قدرت بازمانده بود تکیه به ثروت را برگزید. وی به برادرش گفت: «داداش بیا بشین یه چیزی بهت بگم.» او در خفا پیشنهاد داد حکومت واسطهی بینِ اجناس وارداتی از ایران و مردمِ یونان شود.
وضع برخی از مردم پس از مدتی رو به بهبودی میرفت و بعضی دیگر در وضعیت لالی میماندند که بعداً در زبان یونانی به لالمانی به معنی کسی که بیماری لالی در او تثبیت شده است مصطلح شد.
شیخ بازگفتا من از خدای خود شرم دارم که جملگی موجودات عالم سر به ملکوت گذاشتهاند حال آنکه اجاره بهای جملگی سراهای من همچون مغبچهای 20 درصد بالا رود. تا 100 درصد نگیرم آرام نشاید بگیرم.