گرگ آو وال‌استریت

امان از صف فروش

- سلام. شما چرا داری می‌فروشی؟
- سلام. وصیت بابامه.

جناب مسئول

مستأجری و تو را اگر کرد جواب
آن صاحب بی‌خیال و شنگول، ببخش

صف فروش در گشایش

داره می‌ریزه

ناهار را همیشه با دوغ می‌خوردیم و مایع دستشویی با بوی موز هم داشتیم. بابایمان هرروز کلی با موبایل حرف می‌زد و روی کاغذ شکل‌های خط شکسته و گردآلو گردآلو می‌کشید.

عادی سازی

دام‌ها رامند و راضی، شیر خوبی می‌دهند
روی گردن‌ها اگر باشد فشاری، عادیست




عنوان