راه راه: دختره به باباش میگه بابا عید مسافرت کجا میریم؟
بابا حوصله نداره میگه قبرستون!
درادامه پدره تمام تلاشش رو میکنه که این حرفش دروغ نشه تا تو روحیات بچه تاثیر منفی نذاشته باشه.
یعنی ملت قربهالی العزراییل میشینن پشت فرمون، میرن که یا بکشن یا کشته بشن. در حدی که غروب سیزده بدر، رییس پلیس راهور ناجا میگه امسال با تلاش و همت همکارانم صدهزارنفر تونستن زنده به خونه هاشون برگردن.
خب بشین تو خونه ت از برنامه های آموزنده صداسیما استفاده کن.کجا میخوای بری؟ طرف یکم فروردین میرسه اول جاده چالوس، بالاخره چاردهم فروردین موفق میشه از وسط جاده چالوس دور بزنه برگرده خونه.
اون معدود افرادی هم که با موفقیت میرسن شمال، نمی دونم چرا غرق میشن؟! یعنی فرشته مرگ هم که بی خیال کشتن بشه بعضیا بی خیال مردن نمیشن.
مورد جالبی هم که هست، تهرانه. یعنی وسط سال از طرف میپرسی بچه کجایی؟ با یه گویش غریبی میگه اوگوبولاندا واکا واکا تیرانیکا. ینی ما اصالتا بچه ناف تهرونیم. بعد، عید که میشه کلا پایتخت خالی از سکنه میشه. آدم می مونه ناف تهرانیا چی شدن یهو؟!
بعضیام هستن هدف از مسافرت براشون مشخص نیست.مثلا طرف تو خونه های یخی نزدیک قله ی دماوند زندگی میکنه، نوروز میره قله سبلان.بعد به خبرنگاره میگه با خونواده اومدیم هوایی عوض کنیم.
یه مرضی هم هست که مسافرا دچارش میشن اینه که همه با شلوارک و دمپایی لاانگشتی رانندگی میکنن، همینجورم پیاده میشن تو شهر قدم میزنن. قشنگ حس میکنی اومدی لب ساحل. داداچ خونواده ی تو، همونان که تو ماشینن.لازم نکرده بقیه تو رو به چشم برادری ببینن.
در پایان، لطفا طی سفرتون، هراتفاقی افتاد نخوابین و سمت نور نرین. خلاصه زنده بمونین. سفرتون سلامت