امروز مغز بازجو کننده را تیلیت کردم از بس اعتراف کردم البته این کلمه را خودش گفته وگرنه من در فیلمها دیده بودم که باکس ورقه آچار را برای متهم میآورند و او آنها را پر میکند و بازجو هم از نوشتن اعترافات خوشحال میشود، من که پنج باکس بیشتر نخواستم!
کدورت بین آنها به حدی پیشی گرفت که دیگر نه تنها چشم نگریستن به یکدیگر را حتی با یک چشم هم نداشتند، به هنگام تماس با یکدیگر هم هیچکدام از طرفین نمیگفت: «ابتدا تو منقطع بنما»، بلکه تلفن را با گفتن «بعدا» روی هم قطع میکردند. گویند وضعیت به همین منوال ادامه داشت که دیگر اصلاً تماسی بین آنها حاصل نمیشد، مگر برای فوت نمودن در گوشی.
متاسفانه مجریهامون از هر 5 کلمه، 10 تا اشتباه لفظی داشتن؛ در حدی که فرهنگستان ادب ایران هم برای اون کلمات عجیب غریب، مشتری شده بود. نشون به اون نشون که سالومه به «تطهیر» «تهطیر» و به «تجریح» «ترجیح» نه ببخشید به «ترحیج» «ترجیح»....... خلاصه تو این مایهها یه چیزی گفته بود که برای خودش سمی بود!