همینطور که از خستگی پاهایش را روی زمین میکشید و میخزید و پیش میرفت، پایش به یک چراغ جادو خورد. چراغ را برداشت و شروع کرد به هااا کردن و تمیز کردن که یک دفعه غول بزرگ و بیشاخ و دمی از آن بیرون زد.
این عمل نادر به مدت سه دقیقه انجام و با روشی جدید موفق به قطع جریان خون تودهای ناقص و نجات جنین دارای نارسایی قلبی شد. من فکر میکنم اسم دکتر نادر است.
اگر ببیند آتش در کالیفرنیا خیلی شیطونبلاست و هی تمام نمیشود، تعبیرش آن باشد که گرما قرار است دلها را نرم و به هم نزدیک کند. پس برود درختهای صورتی، گلبهی، هلویی و کالباسی را پیدا کرده، محتوای شیلنگهای آتشنشانها را تمجید نماید.