ساختمان ایران (3)

ایران رو به کی بسپاریم؟

نگران تبلیغات رقیب‌ها نبودم. بیشتر نگران شامی بودم که به در و همسایه می‌دادند. وگرنه یکی‌شان انگار خواب مانده و دماغش به تنهایی به آتلیه رفته. یکی دیگر اسمش گرگ‌علی و فامیلش گداخان بود. کسی به این‌ها رأی نمی‌دهد. این که ایده‌های خوبی برای آینده ساختمان دارند کافی نیست. مدیر ساختمان باید خوشگل و خوش‌نام هم باشد.

چالش مصرع سوم با موضوع انتخابات

با رای درست ملت

این عرصه‌ سیمرغ نه جولانگه توست
دیگر نه زمان به‌به و چه‌چه توست
این عرصه‌ انتخاب پیروزی ماست
آغاز برای ماست اما تَه توست

سوم اسفند ۱۲۹۹ چه اتفاقی رخ داد

پله برقی پیشرفت

انگلیسی‌ها چون این خدمات را از وی دیدند گفتند: فادر سوخته! از ما هم انگلیسی‌تر است، پس بگذاریم او را شاه ایران. 

شر فروش کالا به نصف قیمت بازار

کالای لوکس را کی داده و کی گرفته؟

فرار کنید. دست آخر که همه چیز داشت لو می‌رفت، فرار کنید. حواس‌تان باشد استایل مدیریتی را هنگام فرار رعایت کنید. نگران نباشید، کسی دستش به شما نمی‌رسد.

روند رشد جمعیت اگر به این صورت باشد چه اتفاقی می‌افتد

حتی یک لیوان آب

اول: کسی نیست یک لیوان آب دستمان دهد تا دندان مصنوعی خود را در آن بگذاریم. حتی کسی نیست که آب لیوان دندان مصنوعی‌مان را عوض کند. حتی‌تر دیگر کسی نیست که به اشتباه آن را سر بکشد.




عنوان