خیلی گرم بود، هوا را می گویم. آفتاب هم از پنجره می تابید و گرما را دوبرابر می کرد. کسی که طرف چپم نشسته بود، راحت چهل – پنجاه کیلو اضافه وزن داشت، با این حال داشت زیر زیرکی یک پیراشکی بزرگ را در اعماق حلقش جاساز می کرد.

طرف راستم اما یک خانمی نشسته بود، یک میز کامل آرایش با همه ابزار روی پایش باز کرده بود و مشغول اصلاحات بود، اول که نشست، کیفش را وسط من و خودش گذاشت، خوشحال شدم و داشتم برای خودم سخنرانی می کردم که هنوز حیا نمرده و هست و اینها… که میز آرایش را درآورد و سخنران درونم یکباره لال شد. ترجیح دادم به بحث پیشرفت تکنولوژی و نحوه جاسازی آن همه ابزار در یک کیف کوچک فکر کنم! از بلندگو صدای رییس جمهور در گفتگوی خبری پخش می شد:

… امیدوارم ملت ما مثل همیشه شاد و امیدوار و آماده برای آبادانی بیشتر کشور باشند…

+ دربهشت…صفاشهر!

…همیشه مصرف برق یک علامتی برای ما به شمار می‌رود و نشان می‌دهد که بخش‌ها و واحدهای تولیدی فعال ترند…

“امسال خیلی گرم شده، از گرمی گذشته دیگه داغه” این را طرف چپی می گوید و باقی مانده پیراشکی را غیب می کند! در دل حرفش را تأیید می کنم و به قطرات عرق که از همه جایم جاری هستند فکر می کنم، رییس جمهور ادامه می دهد:

…البته این به این معنا نیست که واردات بد است، بلکه واردات مصرفی بد است، آن هم اگر تولید داخلی داشته باشیم. اگر کالای اولیه یا مواد کارخانجات و قطعات وارد شود آن خوب است…

+ خندق…سلاخ خانه
+ موتور ارزون…موتور

… ما وقتی در مقابل طرف خارجی در مذاکرات قرار می‌گیریم باید به گونه‌ای صحبت کنیم که اهمال و کم‌کاری هایشان را به رخ آنها بکشیم…

مقنعه اش را در می آورد و به جایش شال سر می کند، البته اول شال را می اندازد بعد مقنعه را در می آورد، رویم را به طرف چپ برگرداندم که این حرکت خانم طرف راستی را نبینم ولی خیلی سریع انجامش داد. یک جور عملیات آکروبات بود به نظرم. مجری یک سوالی کرده که من آخرش را می شنوم. رییس جمهور جواب می دهد:

…البته ۱+۵ اهمال‌هایی در اجرای برجام دارد اما در عین حال برجام فضای بسیار خوبی را برای اقتصاد کشور به وجود آورده است…

یک فحش غلیظ می دهد در حد معرفی اجداد و خانواده و همچنین نسبت آنها با برخی حیوانات ماقبل تاریخ، با تعجب مرد طرف چپم را نگاه می کنم و بر می گردم به راست تا ببینم مخاطب فحش خانم طرف راستی کیست، گوشی اش را درآورده و دارد شبکه اجتماعی اش را بررسی می کند.

+ زنبیل آباد…باغ اشرافی

…هر زمانی ممکن بود کشور ما وارد یک آتش ناخواسته و جنگ ناخواسته شود…

+ خندق…حرکت

“بگذاریم آنها به این حرفها دلشان خوش باشد” مرد طرف چپی همانطور که این جمله رییس جمهور را تکرار می کند، نایلون پیراشکی را زیر صندلی فرو می کند، حدس می زنم که دارد این کار را می کند چون فقط حرکت دستش را می بینم که از بین پاهای تپلش پایین رفته. با پشت دست دهانش را پاک می کند و به فضایی موهوم خیره می شود.

…البته اگر طرف مقابل ما دقیقاً به آنچه که متعهد بود، ظاهر و روح برجام به خوبی عمل می‌کرد ما امروز شرایط بهتری می‌داشتیم…

+ دورشهر…نخودی
+ دورشهر…نخودی

…اگر آمریکایی‌ها با حسن نیت و دقیق برجام را اجرا می‌کردند و جلوی سنگ اندازی ‌ها و کندکاری ‌هایی که امروز می‌بینیم را می‌گرفتند و شاهد آن نبودیم چه بسا به طرف مقابل اعتماد می‌کردیم و در یک موضوع دیگر هم حاضر بودیم با آنها مذاکره کنیم که ممکن بود به نفع منطقه آمریکا ما و دیگران باشد…

+ سلاخ خانه… یک نفر

…طبق آمار، ورزش عمومی از ۹ درصد به ۲۱ درصد افزایش پیدا کرده است…

به خانم طرف راستی می گویم که اجازه بدهد پیاده شوم. ایشی می گوید و اجازه می دهد. راننده ها هرکدام نام جایی را فریاد می زنند و با چشم دنبال مسافر می گردند. زیر این آفتاب داغ، دلم برایشان می سوزد، حسابی سوخته اند.

…دستگاه‌هایی که باید امنیت کشور را حفظ کنند و مسئولیت‌های اصلی کشور را بر دوش داشته باشند در بخش اقتصاد وارد نشوند…

+ نخودی…نخودی…صندلی جلو

پیاده شده ام و کنار تاکسی، پیچ و تابی به عضلاتم می دهم. راننده می گوید:”بشین داداش، چشم به هم بزنی ی نفر گرفتیم و راه افتادیم” دفعه چندم است که وعده الکی می دهد. با سر به راننده تاکسی می گویم “نه” و لبخندی می زنم، نگاهی به گنبد حضرت معصومه(س) می اندازم و پیاده راه می افتم. هنوز صدای رییس جمهور از بلندگوی تاکسی به گوش می رسد:

…این دولت بیش‌ترین سرمایه‌گذاری را برای آب انجام داده است…

*توضیح: اسامی که با علامت (+) مشخص شده اند، نام محلات شهر قم هستند که از سایت فرمانداری این شهر انتخاب شده اند.