آنجا روی قبرها یک روقبری میاندازند و روی آن هم کلی خوراکی تزئین شده با روبان مشکی میگذارند. آخرین باری که سعی کردم گوشه یکی از روقبریها را کنار بزنم تا اسم آنکه رفته پیش خدا را از روی قبر بخوانم، حلوای تزئین شده به شکل شکوفه و ژله تزریقی چپه شد.
راستی خانم رتبه شما پیدا شده؟ رتبه پدرمان گم شده و هر روز دنبالش میگردد که حقوقش اضافه شود. پدرم میگوید بعضی رتبهها قاطی شده؛ بعضیها رتبههای کناریشان را برداشتهاند!
پدرمان معتقد است در تابستان که هوا گرم است نیاز به آبگرم نیست و بازگذاشتن گرمایش آب اسرافی بیش نیست و یواشکی کاری کرد تا آبگرمکن خراب شود و کل تابستان آبگرم نداشتیم و مجبور بودیم با آب سه درجه حمام کنیم
مادرمان میگوید آدمها گاهی نیاز دارند سفر کنند تا خستگی کارها از تنشان دربیاید. آقا اجازه، ما در این سفر فهمیدیم که گلدستهها هم گاهی نیاز به تغییر هوا دارند و میتوانند برای خودشان جابهجا بشوند.