فرهنگ لغت دانشجویی

ترمولک بودن جرم نیست، بیماریست.

فوق لیسانس: مدرک فرار از سربازی (پسران)، قصد ادامه تحصیل برای فرار از شوهر کردن (دختران)، مدرکی برای کلاس گذاشتن (اسپورت)

اعترافات یک برانداز با شرایط ویژه

زدگی از درس و کتاب

این مورد آخر را هم که میگویند داشتم خوابگاه دانشجویی را منفجر میکردم درست نیست. من فقط میخواستم کتاب ها را منفجر کنم. اما نمیتوانستم که بروم بگویم کتابهایتان را بدهید میخواهم بسوزانم.

گزارشی از برنامه های بزرگداشت روز دانشجو

به هر دانشجو یک موز می‌رسد

یکی از معاونت های دانشجویی و رفاهی اظهار داشت: به دانشگاه های واجد شرایط یک دست حسن ریوندی و یک پک اجرای شعبده بازی رایگان اهدا خواهد شد.

هم‌شاگردی

گوجه خریده‌ای، یک‌هفته‌ی اخیر؟!

شادید و بی غمید، بی قرض و قسط و وام
این شادی و خوشی، همواره مستدام
چندی دگر شود، در فصل امتحان
ایام غم شروع، شادیِّتان تمام
استاد گیرد از، کل شما یهو
با نام امتحان، بدجور انتقام
دور از وجودتان، هر گونه دیو و دد
دور از وجودتان، استاد بی مرام