نچّایی

فال حافِـــردوسی

چون صبح به بچه‌ها لباس گرم می‌پوشانی و عرق می‌کنند، عصر لباس معمولی می‌پوشانی و یخ می‌کنند؛ باز شب با لباس گرم بیرونشان می‌آوری و بُزلرز می‌زنند.

حقش بود

چرخه قهرمانانه زنان شاغل

وقتی بعد از چهارماه با همان سیستم پیش‌فرض مثبت‌اندیشی و خوش‌باورانه‌ای که از بدو کودکی رویم نصب شده است به اداره برگشتم،‌ آن‌جا بود که متوجه شدم وقت آپدیت این سیستم قدیمی‌ام فرا رسیده. «جای من» را نگه داشته بودند، اما نه روی صندلی اداره بلکه در پوشه‌ای درون فایل زرد رنگِ «کارکنان غیرفعال»!

دو بیتی

حراج جمعه

مناجات همسری

ز دست دیده و دل هر دو فریاد
که از عشقش مگس شد، بینوا یوز!




عنوان