با صدای کلفتش میگفت: «عمه به قربانت برود» و بعد هر بار تکرار این جمله، جغجغهام را تکان میداد. صدای جغجغه که با صدای جیرینگجیرینگ النگویهایش قاطی شده بود، رفته بود روی اعصابم!
البته ما نمیدانیم زدن روی سر و کلّه یعنی چه؟ و این حرف را از شمسی خانم که همسایهمان است و ۵ تا بچه دارد شنیدهایم که داشت به مادرمان میگفت بچههایش روی سر و کلّه همدیگر میزنند.