چای از کجا به درآمد!

در وِرای کشف چای

دید چی‌او‌یانگ مثل چی تا لنگ ظهر خوابیده و در پی کار نیست. فریاد برآورد که ای مرد برو صیفی‌جاتی بستان و به خانه بازگرد تا ترشی هفت بیجاری بسازم و بفروشم که نزدیک است از گرسنگی تلف شویم.

اندر احوالات دانشجو و روز دانشجو

تذکره‌ دانشجویی

از دانشجو جماعت کرامات بسیار است. در احوال ایشان گویند بر این رویه ثابتند و بر این جمله مقید، که افتادگی آموز، گر طالب فیضی! پس جملگی، فیوضات بسیار طلب کرده و تپ و تپ می‌افتند.

ذکر کنفرانس تهران

اِیوان مخوف

در بحبوحه جنگ کبیر ثانی، در همان اثنی که سران متفقین از برای کز دادن سبیل هیتلر و بُخوری نمودن آن اقدام به سیبیل‌‌پرون‌پارتی‌هایی نمودند، برای کسب افتخار اولین آنها بسیار سعی نمود و خود را به در و دیوار کوباند (در بعضی منابع کوفاند)

پیمان‌هایی از جنس ناتو

پیمان از من، کار با تو

کدورت بین آنها به حدی پیشی گرفت که دیگر نه تنها چشم نگریستن به یکدیگر را حتی با یک چشم هم نداشتند، به هنگام تماس با یکدیگر هم هیچ‌کدام از طرفین نمی‌گفت: «ابتدا تو منقطع بنما»، بلکه تلفن را با گفتن «بعدا» روی هم قطع می‌کردند. گویند وضعیت به همین منوال ادامه داشت که دیگر اصلاً تماسی بین آنها حاصل نمی‌شد، مگر برای فوت نمودن در گوشی.