چای از کجا به درآمد!
در وِرای کشف چای

آورده‌اند که در روزگاران قدیم در سرزمین چین مردی می‌زیست بسی تن‌پرور و مفلس به نام چی‌او‌یانگ. یک روز همسرش که با او قهر بود و خیلی وقت بود که بر او وارد نمی‌گشت، بر او ناگهان وارد گشت و دید چی‌او‌یانگ مثل چی تا لنگ ظهر خوابیده و در پی کار نیست. فریاد برآورد که ای مرد برو صیفی‌جاتی بستان و به خانه بازگرد تا ترشی هفت بیجاری بسازم و بفروشم که نزدیک است از گرسنگی تلف شویم. یانگ که از فریاد همسرش از جا پریده بود از خانه گریخت تا چیزی بستاند. سرگشته و حیران سر به دشت و صحرا نهاد تا چیزی بیابد و خود را از شکوه‌های گاه و بی‌گاه زنش خلاص کند. دامنش را پر نمود از گیاهان معطر و به خانه بازگشت و به همسرش گفت: ای زن بیا از خیر ترشی بگذر که پی‌اچ اسید معده را می‌کاهد و بر درد مردم می‌افزاید. این گیاهان را دم کن که چون دوا بکنم در پاچه خلق‌الله. زنش این چنین کرد و از آن جرعه‌ای نوشیدند و جملگی کف و خون بالا آوردند از این اکتشاف. سال‌ها گذشت و وی این دمنوش معطر را چای نام نهاد و کشت و کار چای را رونق داد و مایه‌دار گشت و کارخانه چای سیاه کیسه‌ای یانگ و پسران را ‌افتتاح کرد.

ثبت ديدگاه




عنوان