تذکره‌ی آن قلدر چکمه‌پوش

زادالله حماقته

البته او نیست خدایش هست، ارتش او بییییسسسست دقیقه‌ی تمام تا آخرین قطره‌ی خون که نه، تا آخرین گلوله هم که نه ولی به هر حال ایستادگی کردند.

معیار پیشرفت از نگاه پالانی

کشف رضاخانی

او در دیدار با آتاتورک و حین دید زدن، درحالی‌که آب از لک و لوچه‌اش آویزان شده بود، گفت: «اووف آتی! چه پیشرفت‌هایی کردید شما. اَاَاَ...» آتاتورک همزمان با بستن فک بازمانده رضاخان، گفت: «البته من اسمم مصطفی‌ست و مردم بهم می‌گن آتاتورک؛ اما در مورد پیشرفت‌های کشور، هنوز بهشون نرسیدیم‌ها! این‌ها چندی از جمع نسوان کشور ما هستند.»




عنوان