حالا این بندگان خدا هی میگفتند بین روسیه و ژاپن جنگ شده به همین خاطر قند رفته بالا؛ اما علاء گوشش بدهکار نبود. همین کار باز موجب اعتراض مردم شد؛ ولی عینالدوله در برابر اعتراضها یه گوشش در بود، یکی دروازه.
اینور را نگاه میکردی انقلاب، آنور را نگاه میانداختی انقلاب و یک مقدار جنبش، این وسط را میدیدی، فقط سبیل همایونی شاه و امر، امر ملوکانه و از این حرفها
برخی از آنها نسخههایی تجویز میکردند که توی قوطی هیچ عطاری پیدا نمیکردی و استفاده از دود عنبرنسا برای آنها حکم چای نبات مادربزرگان را داشت و برای هر چیزی تجویزش میکردند.
آن زمان نه آدمی بود تا عکسش را به عنوان «پذیرایی مهمونی امشبمون» در اینستا منتشر کند و نه کمپانی صادراتی وجود داشت که آنرا به عنوان میوه لوکس از اینور کره زمین به آن طرف کره زمین با برند میوه استوایی، با قیمت هر دانه پول خون بابای بزرگوارش به مثلا خودمون بیندازد.