اینتن: مقام ارشد ارتش دفاعی صهیون؟ والا؟!
آن تن: آره بابا! البته یه ذره اینجاش (اشاره به آنجای نمرود) خوردگی داره، دیگه ببخشید.
این تن: بابا چرا شلوار پاش نیس! خواب بود؟
آن تن: مثل سگی که با تریلی تصادف کرده باشه خواب بود. از تف دماغش هم بادکنک درست شده بود!
ما هنوز مرد اعتدالیم. هنوز پای میز مذاکره هستیم.» حتی اگه مجبور باشیم با ساعت و دیوار و عقربه و آیفون تصویری مذاکره کنیم. «منطق ما منطق مذاکرهست.» ما اجازه نمیدیم کسی توی پیادهروها خیابون بکشه. ما اجازه نمیدیم فرزندان بَرومند ایران از شادی در مدارس محروم باشن. چرا اجازه نمیدید جوانان به کنسرت برن؟ چرا کالاهای اساسی رو احتکار میکنید؟ چرا زنان از حضور در استادیومها منع میشن؟ چرا منو صحنهسازی میکنید؟