فقط تعداد پله ها یک مقدار آزار دهنده است

خاطرات هیجان‌انگیز یک صهیونیست

البته دم حزب الله گرم. این روزها زمان حملاتش را طوری تنظیم می‌کند که مثلا 4 ساعت مداوم وضعیت قرمز است و ما درون پناهگاه هستیم. مدام پایین و بالا رفتن اذیت می‌کند.

خاطرات ایران محاله یادم بره

قوز بالا قوز

اما چشم‌تان روز بعد نبیند با برادر صدام قرار بود یک هفته‌ای تهران را بگیریم و برگردیم به دوران خوش و خرم پهلوی که هشت سال طول کشید و آخر خودمان به غلط‌کردن افتادیم. 

خاطرات اربعین

صفا و مروه در اربعین

دوباره رفتم جلو تا وسایل باقی مونده ای را که تو طول پیاده روی قرار بود همراهم باشد بردارم و با بچه ها راه بیفتیم ولی از موکب استراحت هم عبور کردم و متوجه نشدم. اینقدر که من اون شب عبور کردم دولت روحانی از رکود عبور نکرد.

برگی از دفتر خاطرات یک سرباز اسرائیلی

مرگ تدریجی یک رویا

شنبه
برنامه‌ریزی کرده بودم امروز تا لنگه ظهر بخوابم؛ ولی زهی خیال باطل. چنان غافلگیرمان کردن که.... بِگذریم؛ ولی پوشک خیلی گران شده.