شرح و تأویلی بر شعر «الهی تب کنم شاید پرستارم تو باشی»

پرستار شیفت

گمان اول؛ شاعر مریض است (یا همان مرض دارد!)  که برای خود آرزوی مریضی می‌کند و باید به تراپیست مراجعه کند.
گمان دوم بر این است که شاعر دچار مرض عشق شده که با توجه به ادامه شعر گمان دوم قوت پیدا می‌کند.

فال نتانیاهو

دارای ضخامت

چه نشسته‌ای برخیز و عزم پناهگاه کن. البته معلوم است که الان هم در پناهگاه نشسته‌ای اما خلاصه چه نشسته‌ای!

جناب آقای همتی!!!

حال تو خوب است؟ هستیم ما دلواپست
لااقل اعلام وضع و حالتی کن، همتی!

تذکره الاصناف

انتهای راهرو، سمت چپ

پرستار انگشت حیرت به دندان گزید ولی جامه ندرید چون از شأن پرستاری دور بود. بسیار تعمیرکار بدحال را اکرام نمود زاویه تخت را تنظیم کرده و از تزریق هرگونه آمپول حذر نمود.