نامه‌ای به مسئول برق

دردسرهای تاریکی

خدا به من رهم کرد که کارم را کرده بودم و فقط شستن دستم مانده بود وگرنه باید همان‌جا می‌نشستم تا جلبک زیر دمپایی‌هایم سبز شود.

جلسه هیئت دولت با دیلا‌خانم

وزیر هوش مصنوعی

فرانچسکو! فرانچسکو! بیا اینو فارسی کن ببینیم چی میگه زبون بسته.
[حاضرین عبور نسیمی را مانند روح، روی صورت خود حس می‌کنند و برخی خودکار از کف می‌دهند]

سنگ نوشته های بابل

دست‌اندازهای نفرین‌‌طلب

- لاتی‌اش را در مذاکره‌ها پُر کند و درحالی‌که بیش از 50 نفر کارشناس در حوزه‌های مختلف نشسته‌اند آن‌ور میز، با یک تیم 7نفره بنشیند این‌ور میز؛

اندر حکایت خبرنگاران نورچشمی

خبرنگار یا خبرگریز؟

آورده‌اند در روزگاری که بازار خبربیاران داغ شده بود، عده‌ای بر آن شدند که اخبار را بنگارند؛ اینان در هر کوی و برزن با هر کهتر و مهتری جلوس و برخاست می‌کردند تا اخباری بس دندان‌گیر به چنگ آورده و به رشته تحریر درآورند؛




عنوان