پیرو خبرهای واصله از جنگ تصمیم گرفته بودیم، تسلیحات جنگی مانند جت بدون سرنشین و موشک فراوان برایتان ارسال کنیم که ناگهان درخواست عجیب شما به دست ما رسید و جهت رمزگشایی به واحد اطلاعات ارسال گردید
شب را در همان اتاق خوابیدیم. قبل از خواب به خنده به نوید گفتم «آقا نوید حالا شوخی شوخی زندگی ما رو داغون نکنی!» و او در جواب من گفت اینجا ایران نیست، اینجا اوکراین است، آدم هر چقدر هم نحس باشد اوکراین نحسیاش را دفع میکند. خوابیدیم و صبح جنگ شد!