بخشی از دفتر خاطرات محرمانه محمدرضا پهلوی

ما فرار کردیم!

ما آمده بودیم که انور سادات تخت خودش رِ تعارف بزند. یک کف دست مملکت باز چی هست که بخواهد دو پادشاه داشته باشد. این خارجی‌ها احترام سرشان نمی‌شود کلا.