تذکره‌ی آن قلدر چکمه‌پوش

زادالله حماقته

البته او نیست خدایش هست، ارتش او بییییسسسست دقیقه‌ی تمام تا آخرین قطره‌ی خون که نه، تا آخرین گلوله هم که نه ولی به هر حال ایستادگی کردند.

گوش شیطون‌کر

خِفت‌گیری تراز

داروساز در محیط آزمایشگاه، یک سلول زنده از انسان را خِفت می‌کند و روی آن دستکاری‌های ژنتیکی انجام می‌دهند و بعد چاقو را می‌گذارند بیخ خِر سلول که یالا داروی مدنظر ما را بساز

تاکسی نقد

پیروزی جاوید

گفت: «ای آقا! آن اعلی‌حضرت بود که به فکر مردم بود. طوری بارشون می‌آورد که در مقابل همه سختی‌ها آماده باشن. دهکده المپیک رو هم ساخته بود برای همین روزها. نور به قبرش»

راه راه ۳۲۸




عنوان