شعر طنز
راستی از عراقچی چه خبر؟

راه راه:

شعر، تقدیمِ دولتی خسته
دولتی مُنحَنی و بشکسته
دولتی پشتِ میز بنشسته
دولتی نا امید و پر بسته
راستی از عراقچی چه خبر؟

چرخه ی زندگی نمی چرخَد
روزِگارِ همه شده اَسوَد
پشتمان زیرِ بار می لرزَد
فقر و فحشا به لطفِتان آمد
راستی از عراقچی چه خبر؟

دولتِ خسته پر تحرک شد
حرف های دهانتان رُک شد
عمل و وعده هایتان جُک شد
صادراتِ بوئینگ اِستُک شد
راستی از عراقچی چه خبر؟

سفره هامان پُر است از آجُر
جیبِتان از خزانه ها شد پُر
سرتان مانده است در آخُر
آی مردانِ شاکی و دلخور
راستی از عراقچی چه خبر؟

شادی از خانه های ما زد پر
نان خورِ انقلاب شد صفدَر
شبِ یارانه شد عذاب آوَر
عمرِ دولت رسیده به آخر
راستی از عراقچی چه خبر؟

ای وزیرانِ تشنه ی قدرت
پیرِمردانِ خسته ی دولت
دست شویید از سرِ ملت
تن ندادیم ما به هر ذلت
راستی از عراقچی چه خبر؟

از چه خوردید پولِ ملّت را
برنگردانده اید عزّت را
فرض کردید بوق، امّت را
پس ببندید بارِ هجرت را
راستی از عراقچی چه خبر؟

با تأم ای جنابِ روحانی
یا دروغ است یا نمی دانی
چه شد آن وعده های عُمرانی
حرف هایِ عجیبِ طوفانی
راستی از عراقچی چه خبر؟

چشمتان سمتِ غیر، خوش بین است
انتهای مرامتان این است؟
رو که نه سنگِ پای قزوین است
عکسِ سلفی بگیر، شیرین است
راستی از عراقچی چه خبر؟

خانه ی من اگر مُسَقَف شد
طرحِ مسکن چرا مُزَخرف شد؟
حقِ مردم چگونه مَصرَف شد؟
عزتِ ما سبد شد و صف شد
راستی از عراقچی چه خبر؟

از عنایاتِ کدخدا برجام
همه گفتید یک صدا، برجام
رونقِ کسب و کارها، برجام
اَلسلام و علیک، یا برجام…
راستی از عراقچی چه خبر؟

هسته ای رفت، هر چه بادا باد
احمدی ها چه زود رفت از یاد
خطِ تولیدمان ز کار افتاد
در عَوَض غرب، آبِ ما را داد
راستی از عراقچی چه خبر؟

ملت ما مدیر می خواهد
از جوانان وزیر می خواهد
یک ولایت پذیر می خواهد
مردِ روزِ غدیر می خواهد
راستی از عراقچی چه خبر؟

 

ثبت ديدگاه